دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 22798
تعداد نوشته ها : 38
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
مهدی کروبی، در گفت‌وگو با ایلنا گفت:" با شعار «برای تغییر می‌‏‌‏آیم» وارد عرصه انتخابات خواهم ‌‏شد."

کروبی که در مورد برنامه‌های انتخاباتی خود صحبت می‌کرد، با بیان‌‏این‌که مبنای شعارم تغییر در قوه مجریه است، افزود:" از ظرفیت و پتانسیل نیروهای مجرب و کارشناس دو جناح که توسط دولت‌‏های قبل کنار گذاشته شده‌‏اند، استفاده کرده و تغییراتی را در قوه مجریه ایجاد خواهم کرد."

او تأکید کرد:" سازمان مدیریت و برنامه‌‏ریزی را احیا خواهم کرد زیرا کشور احتیاج به برنامه‌ریزی دارد و باید با کار کارشناسی امور را به پیش برد."

کروبی با بیان این‌که با تمام ارکان حاکمیت با حفظ حرمت‌‏ها تعامل مثبت برقرار خواهم کرد، اظهار داشت:" معتقد به تعامل با سایر قوا هستم و از طریق تعامل مثبت با قوه قضاییه از حقوق تک تک شهروندان دفاع خواهم کرد. هم‌چنین باید با نمایندگان مجلس تعامل خوبی داشته‌باشیم تا بتوانیم با کمک آن‌ها‏ امور کشور را به پیش ببریم."

او با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور و از جمله تورم و بی‌کاری گفت:" به زودی طرح جامع اقتصادی را که با نظر کارشناسان مجرب و با هدف نجات کشور تهیه کرده‌‏ام به تفصیل به مردم ارایه می‌‏دهم."

کروبی در خصوص برنامه‌‏های خود در عرصه سیاست‌‏ خارجی و با تأکید بر این‌که نباید بیش از این دشمن‌تراشی کنیم، گفت:" معتقدم باید در سیاست‌‏های خارجی خود در ارتباط با سایر کشورها به طور جدی تجدید نظر کنیم و در این راستا منافع و مصالح نظام را در نظر داشته باشیم."

دبیرکل حزب اعتماد ملی ادامه داد:" تابوی مذاکره با آمریکا از سوی دولت نهم با ارسال نامه‌‏های تبریک شکسته شد و راه برای ادامه این روند باز شده‌است لذا می‌‏توان در چارچوب اصول سیاست خارجی که کلیات آن توسط مقام معظم رهبری تبیین‌ ‏شده است‏، با آمریکا گفت‌‏وگو کرد."

او هم‌چنین گفت:" برای ایجاد صلح عادلانه در فلسطین تلاش خواهم کر
دسته ها : انتخابات
زمان سپری شده از ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری تا همین جای کار وزن، عیار و توانایی هر یک از کاندیداها در اجرای برنامه ها و وعده هایشان را تا حد زیادی روشن ساخته و در این میان آنچه نظر اهل دقت و انصاف را به خود جلب کرده بیشتر عیان شدن توانمندی های دکتر محسن رضایی است.

رضایی تا چند روز قبل از ایام رسمی تبلیغات، ترویج روحیه ایثارگری در فضای سیاسی را با پیگیری نظریه دولت ائتلافی و تلاش برای حمایت از نامزدی دیگر دنبال می‌کرد، او سر انجام برسردوراهی عافیت طلبی وانفعال یا ورود ایثارگرانه به صحنه، راه دوم را برگزید و در دقیقه 90 در رقابتی نابرابر به لحاظ امکانات مالی و تبلیغی پای به میدان رقابت نهاد و تکلیف گرا بودن خویش را بار دیگر به اثبات رساند.

سردار سرافراز دوره دفاع مقدس و دکترای اقتصاد امروز در کارزار رقابت های انتخاباتی تا همین جا طوری عمل کرده است که سرور و غرور دوستدارانش را دو چندان ساخته و جمع کثیری از ملت نیز امروز می بینند که او برنامه دارترین و قاطع ترین نامزد در صحنه انتخابات است، در حالی که برنامه ها و قاطعیت خود را در مسیر تشکیل دولت ائتلافی و استفاده از همه ظرفیت های کشور قرارداده، ایثارگرانه و با تهور به صف جبهه متحد انحصارگرایی زده و ادبیات نوینی را در جامعه ایران ترویج می نماید.

برای پاسخ به سؤال "چرا محسن رضایی؟" توجه به همین نکات و آنچه در روزهای تبلیغات رخ داده کافی است، اما باز خوانی نکاتی چند از آنچه او در این روزها گفته خالی از لطف نبوده و پاسخی عینی تر به علت انتخاب رضایی و توجه کارشناسان و اقشار مردم به نظرات او را بدست می دهد.

دقت بر این گفته ها(که نقل به مضمون مورد اشاره قرار می گیرد) روشن می سازد که چرا رضایی در بازی رنگ ها و انگ ها، با رنگ صداقت و صراحت ، امروز متفاوت ترین نامزد، پدیده صحنه انتخابات و منطبق ترین نامزد با مصالح و منافع ملت و کشور عزیزمان ایران است؟

*تحول مدیریتی و خاطره شهید بزرگوار

ضرورت تحول مدیریتی از شاخصه های گفتار رضایی است؛ او در یکی از برنامه های تلویزیونی خاطره ای از شهید بزرگوار زین الدین نقل کرد که روزی ایشان آمد و تقاضای تعویض خود با برادرانی دیگر داشت و می گفت من می خواهم به آنها کمک کنم، بگذارید جانشین آنها باشم نه فرمانده شان، که قبول نکردم؛ اما ببینید الان روحیه و روش مدیریتی کشور چگونه است؟
در دوران دفاع مقدس شهروند ایرانی اهل بندر عباس و آذربایجان و دیگر نقاط در یک یگان جانانه از میهن دفاع کردند، امروز چرا نتوانیم با هم کار کنیم؟
مگر در آمریکا خانم کلینتون با اوباما رقابت نکرد؟ مگر گیتس وزیر دفاع بوش و اوباما نیست؟ مگر از کارتر در دوره بوش در مسایل دیگر نقاط استفاده نشد؟ چطور آنها با هم کار می کنند؟ ما چرا نتوانیم؟
من محدودیتی برای استفاده از نیروهای ارزشی و توانمند در کشور ندارم؛ مثلا ظرفیت آقای خاتمی می تواند در مسائل مربوط به اروپا و آمریکا مورد استفاده دولت و نظام قرار گیرد، یا آقای هاشمی در مسائل منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و آقای ناطق در مسائل روسیه و آسیای مرکزی و دوستان دیگر مثل آقایان ولایتی و روحانی در جاهای دیگر، این ها ظرفیت های متعلق به کشور هستند که برایشان هزینه شده است.
من سرباز ملت ایران هستم از خیابان ها و جبهه ها بالا آمده و راه استفاده از منابع انسانی را بلدم و می دانم عملگرایی چه مزایایی دارد، شعار عمل نکرده هم ندارم.

*اتوبان را قبل از حرکت آماده کرده ام

حدود دوازده سال کار کارشناسی برای برنامه هایم دارم ،یک بخش آن عملیاتی شده در واقع با زحمت دوستان بخشی از برنامه ها به سند چشم انداز و سیاست های کلی تبدیل شده و رهبری آن را ابلاغ کرده اند.

برای حرکت خود از قبل اتوبان ساخته ام. انقلاب اقتصادی، تحول فرهنگی و اصلاح سیاسی را بند به بند قانون و برنامه کرده و پی گیری خواهم کرد.( می دانیم که دکتر رضایی اعلام داشته قانون و برنامه حقوق شهروندی را در حدود 500 بند تهیه و به مجلس ارائه خواهد کرد، همچنین محورهای انقلاب اقتصادی ایشان نیز منتشر شده و در برنامه های تبلیغی در حال تشریح و تبیین است.)

کسی که مسئول شود و بگوید نگذاشتند کار کنم، این اهانت به ملت و غیر قابل قبول است. باید پرسید کی متوجه شدید نمی توانید یا نمی گذارند کار کنید؟ قبل از قبول مسئولیت، طی دوره مسئولیت یا بعد از آن؟ این حرف ها پذیرفتنی نیست.

*عینیت، صداقت و صراحت در کلام رضایی

این مجال فرصت آن نیست که تمام گفته های دکتر رضایی در ایام تبلیغات آورده شود اما در تبیین نظرات وی توجه به عینیت، صداقت و صراحت گفتار او ضروری است، مثل این گفته ها:«صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی را در سال اول دولت، تشکیل می دهم. طی 4 سال حداقل 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی در ایران جذب می کنم. نفت را به سرمایه مولد در کشور تبدیل خواهم کرد. در کنار کابینه رسمی کابینه سایه(حامی فکری دولت) را تشکیل می دهم. برای مدت 3 سال 50 درصد از حقوق فارغ التحصیلان دانشگاه ها را به بنگاه هایی که آنها را جذب می کنند پرداخت خواهم کرد. بحث رابطه ایران و آمریکا را با طرح مشخص از آسمان به زمین خواهم آورد و ده ها مورد دیگر که رضایی عینی، صمیمی و قاطع با مردم در میان گذاشته است و گوهر وجودی این دیرآمده به صحنه انتخابات و این عامل به تکلیف را نمایان تر از پیش ساخته است.»

*پدیده صحنه انتخابات

تنها چند روز دیگر مردم ایران برای انتخاب رئیس جمهور خویش به پای صندوق های رای خواهند رفت، نتیجه انتخابات هر چه باشد محسن رضایی مهر خود را به این انتخابات زده و تاثیر خویش را بر آن نهاده است.
او هوایی تازه و روحی جدید در کالبد رقابت های سیاسی ایران دمیده است. فرصت و امکاناتش کمتر از دیگران بوده، اما همین تنگناها خود اثبات کننده صداقت و راستی او در بیان کاستی ها و موانع پیش رویش برای ارتباط با مردم است او در فیلم مستند زندگی اش گفت: وقتی از سپاه بیرون آمدم دیدم آنچه نگرانش بودم رخ داده، قدرت همچون غنیمتی تقسیم شده و بدون قرار گرفتن ذیل یک جناح و لیست راه ها بسته است و معتقدم اگر درایت رهبری نظام نبود همین مجال اندک هم برای امثال من فراهم نمی بود.

به هر حال او از مجال اندک استفاده بهینه کرده و امروز در صحنه است اگر چه مجالش کم است اما توان و عیارش بسیار بالاتر از برخی مدعیان است.
به او اعتماد کرده ایم و بدین اعتماد مفتخریم. دکتر رضایی در دانشگاه شریف گفت:« به هر کس خواستید رای بدهید اما باور کنید جوانان فرصت ها و فرشتگان نجات این کشور هستند.» رضایی روی نگاه و نظر جوانان حساب ویژه باز کرده و به آنها اطمینان دارد؛ آینده نیزازآن جوانان است، باور داریم هم امروز و هم فردا متعلق به نگاه و افکار جوان است، همان که صداقت، عینیت و صراحت را می پسندد.
شما چطور؟ آیا در نگاه و افکارتان رد و طرحی از جوانی هست؟
دسته ها : انتخابات
به گزارش گروه اخبار صوتی - تصویری ایرنا، احمدی نژاد در این مصاحبه در خصوص مهم ترین برنامه خود در زمینه اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، حمایت از تولید و جذب سرمایه گذاری های خارجی و کنترل و کاهش تورم گفت : تورم خود یک پدیده اقتصادی نامطلوب است. یعنی رشد قیمت ها معمولا بدون اینکه درآمد بخشی از جامعه به آن نسبت رشد بکند. والا اگر درآمد جامعه به نسبت افزایش قیمتها رشد بکند ، مشکلی نیست. صد تومان هزینه ها زیاد شده صد تومان هم درآمدها زیاد شده است.
درواقع این رشد قیمتهای منفی است که قدرت خرید بخشی از جامعه را کاهش بدهد و منجر بشود به فاصله طبقاتی.این پدیده هم وقتی بوجود می آید در واقع به طور مستمر از جیب طبقاتی که درآمد ثابت دارند برداشته می شود و به جیب کسانی که درآمد ناثابت دارند یا دارای سرمایه گذاریهای گسترده هستند ، سرازیر می شود و همین به مرور فاصله طبقاتی را در جامعه گسترده می کند و نارضایتی اجتماعی را موجب می شود که در جهت بی عدالتی است.
ایجاد این تورم چند علت مشخص دارد. علت اول وجود مشکلات ساختاری است. وقتی ساختارهای اقتصادی معیوب باشد، به تعبیری دیگر هنگامی که مدیریتها ( مدیریت نه اینکه لزوما دولتی باشد) خوب اعمال نشود.
مصرف انرژی، استفاده از نیروی کار، استفاده از سرمایه و امثال اینها درست انجام نشود، قیمت ها افزایش می یابد. یعنی لیوانی را می خواهند بسازند این لیوان را یک کسی مدیریت می کند با همین مواد اولیه می شود 300 تومان اما یک کسی دیگر خوب مدیریت نمی کند. نیروی انسانی و مواد را و نرخ آن می شود 400 تومان . این صد تومان اضافه تحمیل به مصرف کننده است. خوب این صد تومان یعنی افزایش قیمت، می شود تورم. حالا همین را ببر در سطح اقتصاد ملی. وقتی همه کالا دچار این مشکل ساختاری باشند،همه افزایش قیمت را در درون خودشان دارند وقتی این به مردم تحمیل می شود آنجا به تورم تبدیل می شود.
حالا علت دوم ایجاد تورم چیست ؟
علت دوم، بدهی دولت ها به بانک مرکزی است. خوب در سال 58، 59 و 60 ما شاهد این هستیم که به طور مستمر همه دولت ها تا آخر دولت هشتم همواره از بانک مرکزی قرض کرده و آَورده اند توی جامعه.
قرض کردن از بانک مرکزی یعنی افزایش پایه پولی. یک پولی داخل جامعه است این دارد می چرخد. خودش را با کالای موجود تطبیق می دهد. حالا اگر یک پول جدیدی بیاید تو . این یک قدرت خریدی ایجاد می کند. هر یک پولی که از بانک مرکزی می آید چند برابر خودش می چرخد و قدرت خرید ایجاد می کند. اما این چند برابر معادلش کالایی در بازار نیست، پس به همان نسبت قیمتها را افزایش می دهد و این تبدیل به تورم می شود.
میزان بدهی دولتها تا پایان کار دولت هشتم به بانک مرکزی یازده هزار میلیارد تومان بوده است و این در تمام دولتها هم افزایش پیدا کرده و کم نشده است. همه دولتها گرفته اند و اضافه شده است . تنها در این دولت (نهم) است که ما کنترل کردیم و گفتیم خیر ، باید کاهش پیدا کند چون یکی از ریشه های اصلی تورم است.
علت سوم چیست ؟
علت بعدی عملکرد بانکهاست.بانکها چقدر منابع تزریق می کنند به جامعه ؟ این را اگر محدود کنند، در آن صورت قدرت خرید کاهش می یابد، پول کمتر می چرخد قیمتها کاهش می یابد . اگر این را توسعه بدهند می رود بالا.
فرضا، بانکها صد تومان پول مردم را بگیرند و توی یک حساب بریزند. اگر پنجاه تومان این را برگردانند توی جامعه یک اثر دارد در میزان قیمتها و اگر 90 تومان اینرا برگردانند یک اثر و اگر 120 تومان برگردانند این یک اثردیگری دارد. معنی اش این است که بانکها هم بروند از بانک مرکزی قرض بکنند و مجددا پول وارد جامعه بکنند.
ما با این نوع پدیده ها مواجه بوده ایم. الان وقتی است که باید اینها را اصلاح کنیم و الان هم باید اینها را اصلاح کنیم . اصلاحات ساختاری را دولت نهم شروع کرده است .
دولت در هفت بخش این اصلاحات ساختاری را شروع کرده است. یکی هدفمند کردن یارانه هاست. بخش های دیگر هم شامل بانکها ، بیمه ، بهره وری ، نظام توزیع و مالیات. چون اینها تماما ساختارهایی است که قیمتها را در امر تولید بالا می برد.
بخش بعدی اصلاح نظام کارگری در جامعه است که این را دولت شروع کرده و حتی لوایح مربوط به آن را مهیا کرده است در بعضی بخش ها هم کار را شروع کرده و دارد آنها را جلو می برد.
بخش دوم مربوط است به بدهی دولت های قبل به بانک مرکزی است - که البته اگر به قیمت امروز آنرا محاسبه کنیم قیمت آن چند برابرمی شود. برای مثال هفت تومان سال 60 را هفت تومان حساب کرده ایم درحالی که آن موقع با هفت تومان ممکن بود شما دو تا از این لیوانها بخرید . اما امروز با پانصد تومان یک عدد از این لیوانها را می توانید بخرید.یعنی ارزش پول امروز به مراتب کمتر از ارزش پول آن موقع است. ما همان هفت تومان را هفت تومان محاسبه کرده ایم و آن را در افزایش امروز آن ضرب نکرده ایم .
این شده یازده هزار میلیارد تومان و این یک تورم مستمری را در اقتصاد ما درست کرده و در نتیجه آن را منفی کرده است . یعنی طی این سه سال اخیر، هر سال دو درصد ، سه درصد ، پنج درصد سیر نزولی داشته و کاهش یافته است.
حالا این امر در بخش بانکها هم این مساله کنترل شد. روابط بانکها منظم شد . البته طرح اصلاحات اساسی بانکها هم مهیا شده و قانون مربوط به آن هم راهی مجلس خواهد شد. الان دارید می بینید که روند تورم نزولی است و دارد پایین می آید.
بد نیست که من یک آماری را هم من اینجا ارائه بدهم تا مردم عزیز ما بدانند که من چهار سال به چهار سال از سال 60 عدد متوسط تورم دولتها را از بانک مرکزی گرفته ام. بنابراین از سال 1360 میزان متوسط تورم چهار سال اول 9/18 بوده است. به این ترتیب متوسط تورم چهارساله دوم یعنی از سال 63 تا 1367 برابر 20 درصد بوده و در چهار ساله سوم این میزان تا سال 1372 برابر 6/13 بوده است. در چهار ساله چهارم (از1372تا 1376 ) هم 9/32 بوده است. در این مرحله یکسال متوسط تورم به 5/49هم رسید. یعنی متوسط یکسال 5/49 درصد تورم . بعد در دولت بعد به 17 درصد رسید . یعنی در چهارسال اول 17 درصد ، در چهار سال دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی این رقم به 5/14 درصد رسید و حالا در این چهار سال اول این دولت (نهم) 6/16 درصد بوده است. البته ما در این چهار سال عوامل خارجی هم داشتیم .
به عنوان مثال قیمتهای جهانی افزایش یافت به علاوه مصرف بنزین داخلی که کنترل شد. در این باره پیش بینی کسانی که بنزین را کوپنی کردند این بود که 15 درصد فقط مربوط به این است که خوب ما چیزهایی را در این زمینه ندید می گیریم و بالاخره این به هر علتی به 6/16 درصد رسیده است. بنابر این در همه دولتها این مساله بوده و علل آن را هم مواردی بود که بیان شد.
در زمینه اشتغال و نرخ بیکاری ما نیازمند یک کار همه جانبه هستیم تا با کمک هم ظرفیتها ، اقتصاد را فعال کنیم. یعنی باید در سطح بنگاههای بزرگ سرمایه گذاری کنیم. که خوشبختانه الان نرخ سرمایه گذاری روز افزون است . یعنی فقط در سرمایه گذاریهای که ما در این چهار سال گذشته داشتیم به نسبت مشابه در دولت قبلی که 11 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری داشته، پنجاه هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در بخش صنعت داشته ایم . یعنی بیش از 6/4 برابر سرمایه گذاری دولت قبلی.
بنابراین باید این کار را بکنیم تا اشتغال هم درست بشود. در ابتدای کار این دولت کشور دارای سه میلیون نفر بیکار بوده است. سه میلیون نفر بیکار آنهم در کشوری که جوانان آن از استعداد بسیار بالایی برخوردارند این یک فاجعه است. چون سرمایه ما همین نیروی انسانی جوان فعال تحصیل کرده توانمند و فنی است. خوشبختانه این بخش را داریم توسعه می دهیم.
کارمهم دیگری که باید در کنار این امر انجام بدهیم این است که ما حتما باید بنگاههای کوچک را بسرعت فعال کنیم .این کار علمی است . همان طور که در دنیا این امرصورت گرفته، خوب ما هم آن را مطالعه و راه اندازی کرده ایم.
محقق شدن این امر برای بنگاههای بزرگ چهار، پنج تا هفت سال طول می کشد تا به مرحله بهره برداری برسد . الان میزان متوسط سرمایه گذاری برای یک نفر که می خواهد در کشور ما مشغول به کار و فعال شود ، 300 میلیون تومان است.
حالا چطور می شود این همه بیکار را سرکار ببرند. در حالی پول و منابعی برای این کار وجود ندارد. اما برای راه اندازی بنگاههای کوچک این هزینه چیزی در حدود 15 تا 25 میلیون تومان سرمایه لازم دارد.
ضمنا لازم است چون ما نمی توانیم فقط با بنگاههای بزرگ کشور را اداره بکنیم . بلکه به سلسله ای از اینها نیاز داریم. یعنی بنگاههای کوچک حلقه مکمل بنگاههای بزرگ است و اتفاقا امروز هم قابل راه اندازی است. 10 نفر می خواهند سرکار بروند مبلغ 150 میلیون تومان پول نیاز دارند و کارشان هم دو ساله و یکساله هم کارشان به نتیجه می رسد. اشکال برق و آب و گاز کارشان هم زودتر حل می شود . خیلی وقتها این بنگاه را می توانند در محل زندگی یا روستای خودشان بزنند.
پس این هم کار دومی است که باید برای ایجاد اشتغال انجام بشود که خوشبختانه طراحی و راه افتاد . البته این امر با موانعی نیز مواجه شد. بالاخره هر کار خوبی با اطلاعات غلط با دروغ پردازی، این کار عالمانه ای بوده که نزدیک به هشتصد هزار شغل آنهم در ظرف دوسال ونیم ایجاد کرد و بر اثر این امر آن سه میلیون بیکار ما به دو میلیون و 200 هزار نفرکاهش یافته است. معنایش این است که این طرح موفق بوده و توانسته بخشی از آن اشتغال مورد نیاز جامعه را به سرعت تامین بکند و این بخش دوم است که حالا ما باید برویم جلو.
بخش سوم چیست ؟
اینهم مربوط به جذب سرمایه گذاریهای خارجی است که باید راههایش باز شود . آیین نامه هایش نوشته شده و راههایش بازشده است . به نسبت مشابه چهار سال قبل در این دولت سه برابر سرمایه گذاری خارجی جذب شده است که خوب اگر اینها بیاید و بنشیند در صنایع سنگین ، صنایع متوسط ، پتروشیمی ، صنایع نفت . خب اینها می آید و انشاء الله ظرف سه ،چهار سال وقتی وارد حوزه تولید و بهره برداری شد یکباره یک جهشی در فضای اشتغال ما ایجاد خواهد شد.
حالا به همین ترتیب بخش کشاورزی و خدمات را توسعه بدهیم. بخصوص اینکه هنوز بخش کشاورزی ما ظرفیت بسیار بالایی دارد. کارهای خوب صورت گرفته است.
بیش از قانون برنامه در همین چهار سال در بخش کشاورزی اشتغال ایجاد شد،بااینکه خودشان می گفتند ما عدد داخل برنامه را غیر واقعی دیده ایم و این هم معنایش این است که در آنجا ما هنوز ظرفیت داریم که برنامه هایش تهیه شده و دارد جلو می رود.
احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که مبارزه با مفاسد اقتصادی را چگونه دنبال می کنید و دولت چگونه می تواند مانع از شکل گیری مفاسد اقتصادی بشود ، گفت : مفاسد اقتصادی را در دو بخش باید با آن برخورد بکنیم .
یک بخش ساختارهاست. این را که مربوط به دولت است ما سعی کرده ایم تمام آیین نامه ها ،ضوابط ، آنجایی که امتیاز ویژه می دهد ، اینها را اصلاح کنیم.
یعنی اگر شما وارد ساختارهای دولت بشوید می بینید که تقریبا امتیاز ویژه ای وجود ندارد. یکی دو سه تا نقطه است که آن را هم داریم آیین نامه اش را تغییر می دهیم. به این معنی که در دولت کسی نمی تواند بیاید یک مجوز واردات بگیرد و بعد میلیاردر بشود یا یک مجوز توزیع بگیرد بعد میلیاردر بشود . یک مجوز کارخانه بگیرد و خود این مجوز برای او ارزش داشته باشد . این نیست .
بخش دیگر این هم مربوط به ارتباطاتی است که خارج از حوزه دولت شکل بگیرد. یعنی کسانی می آیند از منابع عمومی و فرصتها استفاده می کنند و این را در جهت درست هزینه نمی کنند. خوب این می شود مفاسد.
به عنوان مثال، کسی یاکسانی آمده اند و از بانکی وام گرفته اند و گفته اند ما می خواهیم کارخانه بسازیم . بجای اینکه کارخانه بسازند ، این پول را به بازار مسکن برده اند و بازار مسکن را بهم زده اند. مدیر یا کارشناس بانک هر چه به سراغ او می روند و به او می گویند آقا برگردان این پول را ، برنمی گرداند. چرا نمی دهد؟ برای اینکه اینجور افراد معمولا دستشان توی دست قدرتمندان است.
مدیر بانک هم می آید و می گوید من وقتی می خواهم به این آقا بگویم پول را برگردان 40 نفر به من زنگ می زنند و تهدید می کنند . آنهم از آدمهای صاحب عنوان و صاحب مقام .
بنابر این همواره مفاسد اقتصادی در ارتباط و تحت حمایت بخشی از مراکز قدرت شکل می گیرد. یا از ساختارهای درونی به اضافه آن .
مثال،‌ در زمان جنگ . در زمان جنگ مردم چکار می کردند. مردم کوپنی زندگی می کردند . از همان کوپن می زدند برای جبهه . اما آن موقع ما شاهد بودیم که افرادی می رفتند دلار هفت تومانی می گرفتند برای اینکه کارخانه بزنند. ارتباط داشتند .چون دلار هفت تومانی کم بود و به همه نمی رسید. بیرون دلار 150 تومان بود ولی دولت دلارها را هفت تومان می فروخت.
خوب به همه که نمی رسید . صف درست می شد. کی انتخاب می شد از آنجا ؟
معلومه ،آن کس که رابطه داشت . بله دلار هفت تومانی را می گرفت ، به جای اینکه برود کارخانه ایجاد کند می رفت بیرون دلارهفت تومانی را با قیمت 150 تومان نقد می کرد.
حالا شما حساب بکنید اگر یک نفر از اینها می رفت مبلغی درحدود حداقل 10 میلیون دلار می گرفت و بعد می برد توی بازار 150 تومان می فروخت. می شد یک میلیارد و پنجاه میلیون تومان به پول سال 1363 . ازاینها داریم الا ماشاء الله.
مثال دیگر اینکه اجازه می دادند یک جنسی را انحصاری وارد بکند و به او می گفتند آقا برو تو لیوان وارد کن . بعد این لیوان را کوپنی به مردم می دادند. یک باره هفتاد میلیون یا چهل میلیون آن موقع جمعیت بود، چهل میلیون لیوان یکی وارد می کرد. یعنی کافی بود یک نفر یک مجوز بگیرد و حمایت بشود از سیستم مدیریت توزیع و این را کوپنی توزیع کند. جنس کوپنی را هنوز هم می گیرند.
اگر طرف می رفت و این لیوان را وارد می کرد ، شاید در طول شش ماه یک میلیون آن را هم نمی توانست توی بازار بفروشد .اما وقتی این می شد سهمیه ای هنوز هم سهمیه اش را می دهند . یکباره چهل میلیون می فروخت و قس علی هذا . خوب اینها از زمینه های مفاسد است.
آنها که می رفتند جنس وارد می کردند ، خریدهای دولتی می کردند. بنابر این پورسانت می گرفت یعنی با قیمت گرانتر می خرید و مابه التفاوت را دریافت می کرد که بعد منجر به تصویب قانونی در مجلس شد مبنی بر اینکه اگر چنین کسی پورسانت می گیرد این را باید برگرداند.
ما توی دولت بخش ارتباط را تقریبا جمع و جور کرده ایم ولی خارج از حوزه دولت بسیار سنگین است. هرجا می رویم که برخورد کنیم ، سروصداهای سهمگین . فریاد . آدمهای درست که من حالا هنوز اسم اینها واقعا نبرده ام .اگر لازم باشد اسم اینها را هم می برم که کی چی به خود من گفته و از من چی خواسته است.
بنابراین مبارزه با مفاسد بسیار سخت است . یعنی این در جهت برقراری عدالت است و عدالت هم سخت است. از این نظر دولت الان راه اصلاح بخش مربوط به خود را صاف و هموار کرده است ولی گام بعدی کار این است که ما انشاء الله باید در عرصه عمومی کشور ، ریشه هایش را خشک کنیم. مقدمات این کار را هم فراهم کرده ایم. امیدواریم مجلس و قوه قضاییه هم همکاری بکنند تا ما بتوانیم ریشه مفاسد را انشاء الله خشک کنیم.
احمدی نژاد در خصوص برنامه های خود برای تقویت نظام خانواده و تشویق جوانان به ازدواج و همچنین حوزه جوانان و بانوان نیز گفت: خوب جوانان و بانوان دو قشر بسیار مهم و اصلی جامعه هستند. یعنی خانمها اگر توی جامعه نقش آفرینی نکنند، اصلا جامعه ای باقی نمی ماند . چون یک جامعه براساس محبت شکل می گیرد. کانون جوشش محبت هم بانوان هستند، که از خانه شروع می شود تا اجتماع. جوانان هم که اصلا سرمایه یک کشور و آینده یک ملت هستند.
جهت نگاه دولت تقویت نظام خانواده و ازدواج است. خوشبختانه در کشور ما جوانهای ما پاک هستند. واقعا ما پاکترین جوانان را داریم . شما می بینید دغدغه اصلی جوانان ما ازدواج پایدار است و این یک ویژگی بسیار برجسته و سرمایه کشور است . چون در خیلی از جاهها دنیا اصلا ازدواج به این معنایی که ما داریم ، دیگر مفهوم و تقدسی ندارد. ولی ازدواج در جامعه ما همچنان امری مقدس است.
ما برای تحکیم مبانی خانواده و جوانان در برنامه پنجم به طور مفصل کار کرده ایم . چون در برنامه چهارم جایگاه ویژه ای برای خانواده دیده نشده بود. اشاراتی هم به جوانان بود ولی کار نشده بود.
ما در برنامه پنج مفصل آمده ایم و گفته ایم محور مسایل اجتماعی ما خانواده و جوانان است. ازدواج جوان، اشتغال جوان. همینطور ارتقاء شان اجتماعی زن در جامعه و حل مسایل زنان .
ما حتی در این چهار سال گذشته که در قانون برنامه نبود، بیکار ننشسته ایم . آموزش عالی را گسترش دادیم تا آنجا که هفتاد درصد نسبت به گذشته گسترش پیدا کرد. ظرفیت ما در مقاطع دکترای و کارشناسی ارشد یا تحصیلات تکمیلی برای کمک به جوانان عزیز سه برابر افزایش یافت.
در بخش ورزش شما ببینید که امکانات ورزشی کشور دو برابر کل شد . این اصلا یک معجزه است این هم برای جوانان است. صندوق مهر امام رضا (ع) درست شد یعنی تلاش کردیم که یک پشتیبانی اندکی از ازدواج جوانان داشته باشیم .
مسکن مهر هم سازماندهی شده که البته الان تقریبا مقدماتش تمام شده ، زمینها شناسایی و تفکیک شده و ساختارهای حقوقی اش تعریف شده است .منابع بانکی آن هم مهیاشده و انشاء الله از تابستان امسال که این منابع سرازیر بشود ، یکباره یک میلیون مسکن ظرف 10 تا 12 ماه تمام اینها برای جوانان آماده می شود.
دولت همچنین در بخشهای مختلف برنامه ریزی کرده و امیدواریم که بتوانیم آنگونه که حق مطلب است دین خود را به جوانان ادعا کند.
اخیرا دولت بیمه زنان خانه دار را هم در جهت تحکیم خانواده تصویب کرد. ما دیه بیمه را برای زن و مرد مساوی کردیم.
بنا بر این از این دست تصمیمات فراوان دولت گرفته است وشما می بینید که امروز ما حضور درخشان و روزافزون زنان را که در بالاترین مراکز و عرصه های پژوهشی، فناوری و دانشگاههای و سایر عرصه های برتر اجتماعی به وضوح می بینیم .
احمدی نژاد در خصوص نقد عملکرد مسوولان و پاسخگویی به مردم و آگاه شدن از نظرات مردم و همچنین میزان آزادی رسانه ها برای نقد و نظرات نیز گفت : نقد لازمه زندگی است. اگر کسی نقد نشود یا در جامعه نقدی وجود نداشته باشد، پیشرفتی اتفاق نمی افتد. هر برنامه ریزی باید در درون خودش نقد را هم باید ببیند. اما نه نقد انحصاری و اختصاصی و نقد عمومی .
نظارت عمومی ضامن سلامت و پیشرفت است. اگر نظارت عمومی نباشد مطمئن باشید انحرافات می آید . اشتباهات می آید . بنابر این نقد یک وظیفه است. نقد یعنی نظارت همگانی بر امور کشور و این بهترین هدیه برای مدیران کشور است. حالا مرز این نقد کجاست ؟ منافع ملی و حقوق کشور ، مرز آزادی و نقد اینجاست.
ما به طور گسترده از نقد استقبال می کنیم چرا که ما اعتقاد داریم که نقد مکمل کار ما است. ما استقبال می کنیم. اما در داخل کشور چه اتفاقی افتاده است. متاسفانه واژه نقد هم مثل واژه آزادی قربانی شده است .
در 24 سال گذشته یعنی در سه تا هشت سال دولت تقریبا در دست یک گروه بوده است . الان هم این گروه با هم متحد هستند . همیشه متحد بوده اند ولی الان متحده ترند. اما در هرسه دوره هشت سال کشور واقعا دریچه نقد به طور مطلق بسته بود.
در زمان جنگ من به یاد دارم که یک روزنامه بود که منتقد دولت بود. این هفته ای یک یا دو تا نقد اقتصادی فقط می نوشت. آنهم متکی به آماری بودکه خود دولت منتشر می کرد. نظر می داد. نظراتش هم خیلی نرم و روان است که من اخیرا هم دوباره بعضی از آنها را خواندم . اما آنچنان هجوم می شد مرگ بر آن روزنامه می گفتند. دولت وقت و حتی نخست وزیر می آمد و مصاحبه می کرد و می گفت : اگر شما تعطیل نکنید من هشدار می دهم با شما برخورد می کنند. یک روزنامه بود . دوره بعد ازآن هم همینطور. هشت سال بعد یک روزنامه منتقد بود. خود رییس دولت بارها در تریبون های عمومی علیه آن صحبت کرد. تظاهرات راه می انداختند . فشار می آوردند که آن یک روزنامه هم بسته بشود. در دوره بعد هم ما دیدیم که اگر کسی کوچکترین نقدی می کرد به دولت ، هجوم سنگین می شد. من توی دانشگاه بودم. یک همکاری ما داشتیم، دانشیار و پژوهشگرنمونه کشور . ایشان یکدفعه آمد و گفت: آقا این شیوه ای که توی آموزش عالی است این نحوه مدیریت پژوهش اجازه نمی دهد که پژوهش ما رشد کند. این را منتشر کرد . آنچنان حمله کردند . اعلامیه نوشتند : مرگ بر این استاد با اسم که تو ضد دوم خرداد هستید. تو پیام را دریافت نکردی .
اما درباره دولت نهم ،ما گفتیم آقا اجازه بدهید هرکس هرچیزی می خواهد راجع به دولت بگوید و بنویسد.
حالا دارید می بینید چهار سال است که بیش از 20 روزنامه و صدها سایت و تریبون هرچه می خواهند علیه دولت می گویند . تهمت ، دروغ ، حرفهای ناروا و تمسخر. ما تحمل کردیم و گفتیم اجازه بدهید که این فضا آرام آرام برسد به یک نقد منصفانه که برای کشور لازم است . این لازمه کار درست.عیب ندارد بگذارید همه ملت کارهای ما را زیر ذره بین داشته باشند . یک عده هم توهین می کنند. عیب ندارد. ولی این فرهنگ بشود که همه باید به مسایل کشور حساس باشند.
حالا چه اتفاقی افتاده است ؟ این کسانی که آن سه دوره را اداره می کردند و اجازه نمی دادند یک نفر به آنها بگوید بالای چشم شما ابرو .
حالا آمده اند و می گویند این دولت از مسیرمنحرف شده است. ما از کدام مسیر منحرف شده ایم ؟ هر شاخصی را می خواهید بیاورید . ما چند برابر شما کار کرده ایم . در سیاست خارجی عزت کشور به یاری امام عصر (عج ) به لطف خدا و با استقامت ملت و رهبر امروز در اوج است . ما به یک قدرت بزرگ در دنیا تبدیل شده ایم . اینها چه می گویند؟
اینها می گویند ما باید برگردیم به گذشته . بابا 24 سال شما بودید دیگه . خوب حالا مردم یکی دیگر را انتخاب کرده اند. چرا اینقدر هجوم می آورید . مگر چه خبر شده است ؟ این همه فشار و تهمت . می خواهید ملت را برگردانید به گذشته . ما می خواهیم ملت را ببریم به آینده. شما می خواهید ملت را ببرید به گذشته . با تهمت و فحش و کوبیدن . همه حرفشان هم کوبیدن است. بعد می گوییم آقا نقدتان کو . می گوید من نقد ندارم فقط متهم می کنم .
این به نظر من سوء استفاده از آزادی است . این به نفع هیچ کس نیست . البته تحمل من بسیار بسیار بالاست به لطف خدا . قبلا هم بارها گفته ام . همه اینها را من بخشیده ام . الان هم می بخشم . اما اگر یکجا لازم بشود به خاطر دفاع از حقوق ملت آن وقت مجبورم بعضی مسایل را باز کنم و مجبور می شوم بگویم چه اتفاقی افتاده توی آن سه تا هشت سال . اینها می خواهند، پاک کنند .
خوب ما در سکوت هستیم و چیزی نمی گوییم . شما طلبکاری می کنید. خوب بیایید مستند صحبت بکنید. ما راجع به هرحرفی که می زنیم سند داریم . روی زمین هم نشان می دهیم .
اگر بنده بگویم آقا ما سه تا لیوان ساخته ایم . می برم با آدرس به آنها نشان می دهم روی زمین هر کس که می خواهد بیاید. آن موقع می گوییم که اینقدر سد ، کارخانه ، بیمارستان ، دانشگاه ،اسم و آدرسها را روی زمین تماما نشان می دهیم. این که کاری نیست . دعوی نداریم . اگر راست می گویید بیایید بنشینیم منطقی با هم صحبت بکنیم .
شما منطق خودتان را بگویید، ما هم منطق خودمان را می گوییم . قضاوت هم با ملت . ما که به این ملت خودمان ایمان داریم. همه تسلیم بشویم . نه اینکه 24 سال شماها بودید . 24 سال بوده اند آقایان . یک بار این ملت یک انتخاب دیگری کرده است. می گویند ملت منحرف شده است. ملت منحرف شده است ؟ وقتی به منتخب ملت بگویند منحرف شده یعنی ملت منحرف شده است. آیا این حق را نداشته که چهار سال اداره این کشور را به کسی دیگر بدهد ؟ اما اگر شما اصرار دارید بنده به عنوان دفاع از حقوق ملت آْن وقت باید پرونده سه تا هشت سال را هم باز کنم با این چهارسال مقایسه کنم . امیدوارم این لازم نباشد .
گفتنی است که ما برای اداره کشور نیاز به همبستگی و همدلی داریم . باید همه دست به دست هم بدهیم . احترام ها محفوظ باشد . کمک و یار هم باشیم . اصلا انتخابات برای این است که توان ملت جمع بشود برای پیشرفت نه اینکه توان ملت مستهلک بشود در دعواها . بنده یک قطره کوچکی از دریای ملت هستم . افتخارم این است که خدمتگزار مردم هستم . چیزی وجود ندارد . اصلا چیزی به نام احمدی نژاد در ذهن من وجود خارجی ندارد.
هیچی نیست. ما را مردم انتخاب کرده اند و باری را به دوش ما گذاشته اند برای کار و خدا را هم شاهد می گیریم که یک روز را تا حالا از دست نداده ایم . تا آنجایی که می فهمیدیم و توان داشتیم .
من از همه ملت ایران صمیمانه تشکر می کنم و برای ملت ایران سلامتی و سعادت و پیروزی های پیاپی آرزو می کنم .
دسته ها : انتخابات

 نقش غیرقابل انکار سیاست خارجی در تبیین جایگاه یک کشور در مجامع بینالمللی، سبب شده است تا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، سیاست خارجی همیشه از اهرمهای موثر برای جلب آرای مردم به شمار آید.

در جمهوری اسلامی ایران نیز از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و نهادینه شدن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، سیاست خارجی پیوسته به عنوان یکی از مهمترین شعارهای انتخاباتی نامزدها بوده است در نتیجه در انتخابات دهم ریاست جمهوری نیز این متغیر مهم بسیار قابل توجه خواهد بود.

اهمیت سیاست خارجی در شعار نامزدهای انتخاباتی تنها در حوزه داخلی یک کشور نیست زیرا این سیاستها نقشی تعیین کننده در روابط خارجی هر کشوری با دیگر کشورها دارد؛ به همین سبب شعارها در بخش سیاست خارجی در خارج از مرزهای یک کشور نیز مورد توجه جدی قرار میگیرد در نتیجه همانگونه که در حوزه داخلی مواضع نامزدها در سیاست خارجی کشور در سطح مقبولیت عمومی نامزدها موثر است، ارائه راهکار، شعار و طرح منطقی و معقول در حوزه سیاست خارجی در میزان مقبولیت بینالمللی نامزدها نیز موثر است.

دسته ها : انتخابات
مقدمه
با نزدیک شدن زمان انتخابات، نامزدهای تصدی سمت ریاست جمهوری هرکدام بنا به گرایش­ها، سلایق و درک خود از نیازها و اولویتهای کشور و تمایلات رای دهندگان، به طرح شعارها، انتقادها و بعضاً برنامه‌های خود در زمینه های مختلف از جمله اقتصادی پرداخته‌اند. در این نوشتار دیدگاههای اقتصادی نامزدهای اصلی از لابه‌لای سخنرانی‌ها و بیانیه‌های آنها تا تاریخ تنظیم این متن، استخراج و دسته بندی شده است. از آنجا دیدگاهها و اقدامات اقتصادی محمود احمدی نژاد در مقام رئیس جمهور کم و بیش دراختیار است، فقط به بررسی نظرات اقتصادی سه نامزد دیگر اکتفا شده است.


الف) اهمیت اقتصاد در گفتمان نامزدها
موضوعات اقتصادی بخش بزرگی از گفتمان انتخاباتی نامزدها را تشکیل می‌دهد. برخی معتقدند عملکرد بد اقتصادی دولت باعث شده است که نامزدها این رویکرد را در پیش‌گیرند. اما نباید از نظر دور داشت که برجسته شدن موضوعات اقتصادی در مواضع انتخاباتی نامزدها دلایل مهم دیگری دارد. به عبارت دیگر حتی اگر عملکرد اقتصادی دولت هم خوب می‌بود باز هم، اقتصاد سرلوحه برنامه های نامزدها قرار می‌گرفت. به نظر می­رسد دلایل زیر در غلبه گفتمان اقتصادی نامزدها در این دوره از انتخابات موثر بوده است:
1- چند سالی است که مقام معظم رهبری به طور خاص و به کرات بر لزوم بهبود وضع اقتصادی کشور و اولویت داشتن آن در برنامه‌ها و اقدامات قوای سه گانه تاکید می­کنند. همچنین در اقدامی عملی
سیاست­های کلی اصل 44 را ابلاغ و در موارد متعدد اجرایی شدن آن را پیگیری کرده­اند.
2- افزون بر این باید اولویت داشتن رویکرد اقتصادی و تعدد اقدامات اقتصادی دولت را نیز به این مسئله اضافه کرد. بدون آنکه قضاوتی درباره نتایج عملکرد اقتصادی دولت نهم داشته باشیم، این نکته محرز است که حجم و نوع تصمیمات و اقدامات اقتصادی دولت نهم در مقایسه با دولتهای قبلی دارای ویژگی‌های متفاوتی است. سفرهای استانی، طرح بنگاه‌های زودبازده،‌ مسکن مهر، کاهش نرخ سود بانکی، تاسیس بانکهای قرض الحسنه، تغییر ساختار(انحلال) سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، سهمیه بندی بنزین، واگذاری شرکتهای دولتی، ورود مستقیم شخص رئیس جمهور به برخی مصادیق اقتصادی از جمله تولید گوشی همراه و پروژه بزرگراه تهران شمال از این دسته‌اند.
3- علت دیگری که می‌توان برای جدی تر شدن موضوعات اقتصادی در مواضع اقتصادی نامزدها جستجو کرد، شکل‌گیری تدریجی الگوهای اقتصادی برگرفته از آموزه های اسلامی است که تاکنون حضوری موثر در ادبیات اقتصادی ایران نداشته است و البته ورود و کاربست مفاهیم جدید همواره چالش برانگیز است. هر چند باید اذعان کرد که هنوز از پختگی لازم برخوردار نیستند ولی بارقه‌های آن بروز کرده است. تاسیس بانکهای قرض الحسنه و ایجاد نوعی از بیمه به نام تکافل را می‌توان در این زمره دید.

ب) ویژگی­های نامزدهای انتخابات از نگاه بحث اقتصادی
هرکدام از نامزدهای مطرح دوره دهم ریاست جمهوری از حیث اقتصادی ویژگی خاصی دارند :
· محسن رضایی، تحصیل کرده اقتصاد است و تسلط علمی او به اقتصاد از سایر نامزدها بیشتر است.
· مهدی کروبی دارای مشاوران اقتصادی نام‌آشناتر و از لحاظ آکادمیک مقبولتری است و برنامه‌های منسجم تری ارائه کرده است.
· میرحسین موسوی دارای خاطرات خوش اقتصادی در ذهن مردم است
· محمود احمدی‌نژاد تلاش دولتش را روی موضوعات اقتصادی متمرکز کرده و عملکرد اقتصادیش در مقایسه با سایر زمینه‌های سیاسی و اجتماعی، منتقدان بیشتری داشته است.

ج) انتقادهای مشترک سه نامزد اول از احمدی نژاد
رقبای احمدی‌نژاد در تبلیغات انتخاباتی خود بر موضوعات متعددی تاکید کرده و اشکالاتی را به دولت نهم وارد کرده‌اند که می‌توان به این موارد اشاره کرد: لزوم توجه به‌اسناد بالادستی (برنامه‌های پنجساله، سیاست­های اصل 44،‌چشم انداز بیست‌ساله)، انتقاد از انحلال شوراهای تخصصی،‌لزوم مبارزه واقعی با فساد اقتصادی، اهمیت تشکل‌های کارگری، ثبات مدیریت، سفرهای استانی، لزوم کارشناسی و پرهیز از شتابزدگی، هزینه‌کرد غیرشفاف درآمدهای نفتی، وضع نامناسب اشتغال و تورم، طرح‌های دولت در مسکن‌مهر و بنگاه‌های زودبازده

د) دیدگاه­های اقتصادی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
1- دیدگاه‌های اقتصادی «میرحسین موسوی»:
تاکنون موسوی برنامه اقتصادی مشخصی را ارائه نکرده و تنها به دادن گزاره­های اقتصادی اکتفا و ارائه برنامه اقتصادی را در چندین سخنرانی به آینده موکول کرده است. با این وجود به چند محول اصلی نگاه اقتصادی موسوی اشاره می­کنیم:
1-1- موسوی اعلام کرده در صورت رسیدن به کرسی ریاست جمهوری، برنامه پنجم توسعه را در صورت تصویب در مجلس و نیز بودجه 1388را مورد بازبینی قرار می دهد.
2-1- دو واژه اقتصاد صدقه‌ای و اقتصاد زیرزمینی معمولا در سخنرانی موسوی مورد اشاره قرار می‌گیرد.
3-1- دفاع از اقتصاد ملی از سرفصل­های سخنان موسوی طی دو ماه اخیر بوده است.
4-1- یک تیم منسجم اقتصادی در اطراف موسوی مشاهده نمی شود.
5-1- از اعضای اقتصادی موسوی می‌توان به فرشاد مومنی، طهماسب مظاهری، حسین مرعشی، سعید لیلاز، سعید شیرکوند، بیژن نامدار زنگنه، اسحاق جهانگیری، محمد ستاری­فر، احمد خرم، محمدباقر نوبخت و محمد بهزادیان اشاره کرد.
6-1- روزنامه سرمایه دیدگاه‌های اقتصادی موسوی را پوشش می‌دهد.
­­­
2- انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت
1-2- از ایراداتی که میرحسین به کرات در سخنرانی‌هایش به دولت وارد می‌کند عبارتند از : تخلفات دولت از قانون، شفاف نبودن هزینه‌کرد دولت در درآمدهای نفتی، نبود آمار شفاف، احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی و عدم تعیین دستوری نرخ سود بهره اشاره کرد.
2-2- انتقاد از بنگاه­های زودبازده، سفرهای استانی دولت نهم، واردات بی رویه، کوتاهی در مبارزه با مفاسد اقتصادی از دیگر ایرادات اقتصادی موسوی بوده است.
3- دیدگاه‌های اقتصادی «مهدی کروبی»:
1-3- احیای برنامه ریزی و خرد جمعی
2-3- مردمی کردن درآمدهای نفتی
3-3- تمرکززدایی اقتصادی
4-3- احیای حقوق اقلیت­های قومی و مذهبی و توجه به مناطق محروم و مناطق مرزی و ایجاد توازن منطقه‌ای برای رسیدن به عدالت اقتصادی
5-3- حرکت در جهت چشم انداز و اجرای صحیح اصل 44
6-3- کروبی معتقد است با داشتن برنامه‌های جامعی چون سندچشم انداز بیست ساله، برنامه پنجساله توسعه و اصل 44 دیگر نیازی به برنامه های کلی نمی باشد و قرار شده راهبردها و راهکارهایی برای حل مشکلات به شکل برنامه ارائه کنند که آن شامل یک مقدمه و 35 محور (12 مورد آن اقتصادی است) و 280 راهبرد می­باشد که ویژگی اصلی برنامه ایشان، تغییر و توانمندسازی بیان شده است.
7-3- طرح توزیع سهام نفت که توسط دکترمسعود نیلی تدوین شده است با هدف قطع وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و حل مشکلات اقتصادی مردم و رشد بازار سرمایه تدوین و معرفی شده‌است.
8-3- طرح ایجاد مثلث طلایی تأمین اجتماعی که در برگیرنده، خدمات درمانی، خدمات بیکاری و خدمات تحصیلی است.
9-3- توجه به امنیت برای جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی و کاهش بیکاری
10-3- تیم اقتصادی آقای کروبی شامل 50 کارشناس است که نام آنها در جایی دیده نشده است و از اعضای مهم آن می‌توان به مسعود نیلی، روغنی زنجانی، نجفی، کرباسچی و الویری اشاره کرد.

4- دیدگاه‌های اقتصادی «محسن رضائی »:
1-4- دیدگاه­های کلان
1-1-4- تاکید بر اسناد بالادستی
2-1-4- تقسیم کشور به 9 منطقه فدرال اقتصادی
3-1-4- حمایت از مسکن مهر و سهام عدالت به شرط تغییراتی در آن
4-1-4- تاثیر بحران اقتصادی غرب بر اقتصاد ایران
5-1-4- تاکید بر خصوصی سازی در عرصه فرهنگ
6-1-4- کاهش مدت خدمت سربازی و کارکردن سربازان در ادارات دولتی
­­­­­­­­­­
2-4- انتقاد از دولت
1-2-4- سوال از 340 میلیارد دلار درآمدهای نفتی
2-2-4- بهره‌وری پائین اقتصاد و هدررفت پول نفت به دلیل ساختار نامطلوب اقتصادی
3-2-4- انحراف بزرگ در اقدام دولت به پولپاشی
4-2-4- صدمه دیدن صنعت و به خصوص کشاورزی و انتقاد از اخراج کارگران
5-2-4- انتقاد از عدم اشتغال فارغ التحصیلان و ارائه راهکاری در این زمینه
6-2-4- بالا بودن نرخ تورم و بیکاری

3-4- کلیدواژه­ها
1-3-4- استفاده از کلید واژه‌هایی از جمله دولت ائتلافی، انقلاب اقتصادی، جنگ اقتصادی و پرتگاه اقتصادی

4-4- داشتن سابقه در تدوین برنامه‌های پنج­ساله، سند چشم انداز و سیاست­های اصل 44
دسته ها : انتخابات

میرحسین موسوی متولد خامنه سال 1320 است. کاسب زاده آذری سالهای پرافتخاری را پیش و پس از انقلاب در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است. سالهایی که از عالم هنر به سیاست آمد و از سیاست به هنر بازگشت.و اینک بار دیگر به عالم سیاست باز گشته است. میرحسین موسوی، اگر چه فوق لیسانس معماری دارد اما بیش از انکه در عرصه معماری شناخته شده باشد، چهره ای سیاسی است.

 

هرچند او به عنوان آخرین نخست وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران (پس از مهدی بازرگان، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی) پس از اتمام دوره خدمتش در این منصب، عطای سیاست را به لقایش بخشید و به عالم هنر بازگشت.

او که مدرکش را در بهار سال 48 از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در رشته معماری و شهرسازی اخذ کرد، طرح اداره مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال 1348 نوشت و تا سال 50 آن را اجرا کرد. سپس طرح مجموعه کانون توحید را در سال 1350 اجرایی کرد تا آثاری ماندگار در معماری سیاسی ایران برجای گذارد. چرا که کانون توحید چه پیش از انقلاب و چه پس از ان مرکز تجمع سیاسیون منتقد بوده و هست. چه ان زمان که مطهری در آنجا سخنرانی می کرد و چه در سالهای اخیر.

از آثار معماری مهندس معمار در سالهای پس از انقلاب نیز می توان به طراحی ساختمان مزار شهدای هفت تیر، طرح مرکز مطالعات، طرح دانشگاه شاهد، طرح تکیه شهدای اصفهان، طرح بنای یادبود شهید خرازی، طرح مجموعه فرهنگی تجاری بین‌الحرمین شیراز و طراحی سایت دانشگاه علامه طباطبایی در سالهای دهه دوم انقلاب اشاره کرد. موسوی در دهه های بعد از فعالیت خود کاست تا جایی که ساخت مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری در سال 1376 تنها نماد فعالیت او در سالهای اخیر است. البته میرحسین در طول این سالها بیشتر به نقاشی روی آورد و چندین نمایشگاه نقاشی انفرادی و جمعی را برپا نمود. 2فرزند نتیجه زندگی مشترک میرحسین موسوی با زهرا رهنورد است.

مسئولیت‌های اجرایی :
1- عضو شورای انقلاب اسلامی 1359-1358

2-عضو شورای مرکز ی حزب جمهوری اسلامی 1361-1357

3- رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی 1360-1358

4- قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی 1360-1358

5- سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی 1360-1358

6- وزیر امور خارجه 1361-1360

7- نخست وزیر 1368-1360

8- رییس ستاد انقلاب فرهنگی 1360

9- رییس شورای اقتصاد 1368-1360

10- رییس بنیاد مستضعفان 1368-1360

11- رییس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح

12- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه دارد-1368

13- عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی ادامه دارد-1375

14- مشاور سیاسی رییس جمهور 1376-1368

15- مشاور عالی رییس جمهور 1384-1376

16- رییس شورای هنر - ادامه دارد-1378

17- رییس فرهنگستان هنر - ادامه دارد-1378

فعالیت های دانشگاهی:
موسوی در دانشگاه تربیت مدرس دروسی چون مسائل ایران و ریشه‌های انقلاب را تدریس کرده و در دیگر دانشگاه ها نیز به شکل پراکنده تدریس هایی داشته است. از جمله تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ و معماری در دانشگاه ملی در سالهای 1357-1354. او در این سالها رساله های بسیاری را راهنمایی کرده که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد:

1-مقایسة آرای سیدقطب و دکتر شریعتی استاد راهنما-کارشناسی ارشد

2- مقایسة آرای امام خمینی(ره) و آیت‌ا... نائینی استاد راهنما-کارشناسی ارشد

3-استراتژی امنیت ملی استـاد مشاور-دوره دکتـری

4-کاریزما در مدیریت استـاد مشاور-دوره دکتـری

5-چالش‌های مردم‌سالاری در ایران استاد راهنما-کارشناسی ارشد

6-نفت و سیاست خارجی در دوران پهلوی2 استاد راهنما-کارشناسی ارشد

7-نفت و سیاست خارجی در دهه اول انقلاب استـاد راهنما-دورة دکتـری

8- چرایی به قدرت رسیدن دولت مطلقه نوگرا در ایران استـاد راهنما-دورة دکتـری

9- امنیت ایران در عصر جهانی شدن،چالش‌ها و سیاستها استـاد مشاور-دورة دکتـری

10- توسعة مرکز شهر اردبیل استاد راهنما-کارشناسی ارشد

11- طرح دانشگاه هنر اسلامی تبریز استاد راهنما-کارشناسی‌ارشد

12- دولت رانتیر و جامعه مدنی در ایران (1376-1357) استاد راهنما-کارشناسی‌ارشد

13-تأثیر ایدئولوژی سیاسی بر رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی استـاد مشـاور-دورة دکتـری

14- الگوی مدیریت تکنوکراتیک و تأثیر آن بر موقعیت طبقة متوسط جدید ایران استاد مشاور- کارشناسی ارشد

15- بستـرهای همکـاری و رقابـت روسـیه و ایالات متحده در آسیای مرکزی استاد راهنما-کارشناسی ارشد

کتاب ها و تالیفات:
موسوی که در سالهای 58 تا 60 سرمقاله های روزنامه جمهوری اسلامی را می نوشت، آثار مکتوب بسیاری در حوزه فرهنگ و سیاست دارد، از جمله « فرهنگ و واژگان علوم سیاسی در اسلام » انتشارات قلم 1356، «تحلیلی بر دو مفهوم قرآنی» انتشارات قلم 1356، « پنج گفتار دربارة انقلاب و جامعه» تألیف دفتر نشر فرهنگ اسلامی1377-1375

دسته ها : انتخابات

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند فرمانروای عالم است، آن کس را که بخواهد حکومت می بخشد

و آن کس را که بخواهد عزیز می دارد.

      من مهدی کروبی ، درشهرستان الیگودرز استان لرستان به دنیا آمدم . پدرم مرحوم حاج شیخ احمد ازروحانیون سرشناس لرستان بود . او شاگرد مرحوم آیت اله سید ابوالحسن اصفهانی مبارزی شجاع ، عابدی کم نظیر و همواره بدنبال انجام امور مردم بود که انصافاً خدمات بسیاری هم  درآن دیار انجام داد .

جایگاه خاص او درمیان مردم استان بیش از آنکه بخاطر عرفان و بخاطر روحانی بودن ویا مبارزاتش باشد ، به واسط ی کارهای خیر ومردمی بودنش بود. مادرم مرحومه خدیجه کروبی نیز اهل آن منطقه بود .

           بزرگ شدنم درخانواده مذهبی با تعلیم آموزه های دینی ازسوی پدرم همراه شد که باتوجه به شرایط سنی ام ، گاه سختگیرانه به نظر می آمد . دروس مقدماتی حوزوی را نزد پدرم آموختم و در 16 سالگی به قم رفتم وتاسالی که به تهران آمدم تا سطح کفایه وخارج فقه واصول را ازاساتید بزرگواری نظیر مرحوم امام خمینی ، مرحوم آیت اله نجفی مرعشی ، مرحوم آیت اله سلطانی ، آیت اله منتظری مرحوم آیت اله فاضل لنکرانی ، مرحوم آیت اله مشکینی بهره مند شدم . درتهران نیز مدتی در درس میرزا باقر آشتیانی شرکت کردم . من طلبه درس خوانی بودم و اجازه اجتهاد ازسوی 8 استاد برجسته حوزه ازجمله آیات عظام سلطانی طباطبایی ، فاضل لنکرانی ، یوسف صانعی ، ونوری همدانی به من داده شد . درکنار دروس حوزوی دراواسط دهه چهل وارد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شدم که به دلیل دستگیری های مکرر ونیز زندگی مخفی وبعد مشکل سربازی، فارغ التحصیلی ام در رشته فقه و حقوق اسلامی تا سال 1350 به تاخیر افتاد . در سال 1341 با خانم فاطمه کروبی که چهره ای آشنا برای مردم است ازدواج کردم . ایشان سال ها درمراکز پزشکی ودرمانی بنیاد شهید فعالیت کرد و یک دوره هم نماینده مردم تهران در مجلس بود . او تنها خانمی است که درتاریخ انقلاب اسلامی مورد تقدیر کتبی وشخصی ازسوی امام خمینی قرار گرفته است واین به واسطه ی تلاش شبانه روزی دررسیدگی به امور مجروحین جنگ بود .  نتیجه زندگی مشترک ما 4 پسر به نام های محمد حسین ، محمد تقی ، علی و یاسر است . خبر تولد پسر دومم را در زندان دریافت کردم . او که درجریان دفاع مقدس داوطلبانه عازم جبهه شد ویک پایش را ازدست داد ، اکنون استاد دانشگاه است. فرزندانم همه ازدواج کرده اند و5 نوه دارم که به ترتیب زهرا ، الهه ، احمد ، سارا ومحمد نام دارند .

در سال 1347 از قم به تهران مهاجرت نموده و در منطقه خراسان و خیابان شهباز سکنی گزیدم. دو سال بعد به توصیه مرحوم آیت الله طالقانی به منطقه ای در شمیران، نزدیک چیذر، رفتم و امام مسجد صاحب الامر در خیابان حکمت  شدم. همزمان تا سالهای انقلاب در مدارس جهان آرا، پیمان و مهدیه تهران و مدتی نیز در حوزه ی علمیه ی چیذر به تدریس مشغول بودم. البته شرکت درمبازرات سیاسی آزادی خواهانه ومبارزه با سرکوب و اختناق حاکم ودرنتیجه دستگیری وزندان های مکرر مشکلات زیادی برای کار آموزشی من به دنبال داشت . شاید بد نباشد به این نکته اشاره کنم که ازسال 1342 تا 1357 مجموعاً 9 بار دستگیر ، تبعید و زندانی شدم که نخستین بازداشت سال 1342 وآخرین آن ماه رمضان 1357 بود . با افرادی چون مرحوم آیت اله حاج آقا مصطفی خمینی، آیت اله منتظری ، مرحوم آیت اله طالقانی ، انواری ، شهید مهدی عراقی ، هاشمی رفسنجانی ، مرحوم ربانی شیرازی ، محمد تقی شریعتی ( پدر دکتر شریعتی ) ، شهید محمد منتظری ، تقی درچه ای ، دکتر شیبانی ، علی بابایی ومفیدی ( ازنهضت آزادی ) ، عمویی و کی منش  ( ازکمونیست های سرشناس ) ، پرویز حکمت جو وپاک نژاد ( ازگروه های مبارز غیر مذهبی ) هم بند بودم و شاید همین تجربه ی سختی های زندان وآشنایی با درد و رنج خانواده ها سبب شده که همواره با درک مشکلات زندانیان وخانواده آنان، همه تلاش خود را برای حل مشکلات ایشان بدون توجه به اندیشه ونگرش آنان وحتی اختلاف نگرش بکار بندم .

بعد ازانقلاب همواره درتلاش بوده ام تا درهرمنصبی که می توانسته ام ، منشاء اثر باشم واکنون نیز با ایمان کامل به آرمان هایی که چند دهه برای آنها تلاش کرده ام ، همچنان به بذل تمام توانا یی هایم درخدمت به کشور ومردم ادامه می دهم . مناصبی که من متصدی آن بوده ام برای مردم آشکار است وبا اعتقاد به اینکه چهار دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی ، 2 دوره ریاست آن ، یک دوره نایب رئیسی ، عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی ، تاسیس کمیته امداد امام خمینی ، سرپرستی بنیاد شهید ، نمایندگی امام درامور حج و مناصب سیاسی غیرحکومتی نظیر عضویت درشورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی،عضویت درشورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، تاسیس وعهده داری سمت دبیر کلی مجمع روحانیون مبارز تا سال 1384 و تاسیس ودبیرکلی حزب اعتماد ملی  ازسال 1384 تاکنون ، ملاک خوبی برای قضاوت مردم در مورد عملکرد اینجانب است و این قضاوت درچند انتخابات وبه ویژه رای اینجانب درانتخابات ریاست جمهوری سال 1384 نشان داده شده است ، به خاطر نگرانی نسبت به آینده کشور تصمیم گرفته ام تمام سرمایه ی سیاسی خود را درمعرض رقابت با رقیبی قرار دهم که خود درمنصب اجرا ( باتمام امکانات آن ) است ومسئولان نهاد های نظارتی نیز ازاینکه علاقه مندی خود را به او علناً اظهار کنند ابایی ندارند . تصور من این است که آنچه به دست آورده ام ازمردم بوده و این تصمیم سختی نیست که در شرایط دشواری که بر زندگی مردم وتمشیت امور کشور حاکم شده ، این سرمایه را صرف بهبود امور جامعه نمایم .
دسته ها : انتخابات
محسن رضایی در شهریور ۱۳۳۳ و در هنگامۀ کوچ پائیزۀ عشایر بختیاری در خانواده ای مذهبی و دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را در شهر نفتخیز مسجدسلیمان گذراند. به کمک چند تن از همسالانش، انجمن مذهبی «دین و دانش» را در مسجد جامع چشمه علی بنیان نهاد. پس از به پایان رساندن تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات متوسطه در دبیرستان سینای مسجدسلیمان، با رتبه نهم در آزمون ورودی هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت ایران در اهواز پذیرفته شد و در سال ۱۳۴۸ به این شهر هجرت نمود و در محله خزعیله یا سچّه ساکن شد.

مبارزه سیاسی فرهنگی با رژیم شاه را از ترم دوم هنرستان صنعتی آغاز نمود و به زودی در حالی که خود را برای شرکت در کنکور دانشگاه ها آماده می کرد، در رابطه با این فعالیت های سیاسی توسط ساواک اهواز بازداشت شد و مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفت. در سال ۱۳۵۲ و در ۱۷ سالگی، پس از تحمل پنج ماه زندان انفرادی و یک ماه حبس در بند عمومی زندان آخراسفالت اهواز، دور جدیدی از فعالیت های سیاسی خود را آغاز نمود؛ و توانست همزمان با تکمیل تحصیلات خود در هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت ایران، اقدام به گسترش تشکیلات اولیه نماید. این حرکت روبه رشد پس از برقراری ارتباط با مبارزان شهرهای خرمشهر، دزفول و تهران، منجر به تشکیل یک گروه منسجم با مشی پارتیزانی و چریکی گردید که به زودی و با الهام از آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره مبارکۀ صافّات (انّهم هم المنصورون و انّ جندنا لهم الغالبون)، جمعیت منصورون نامیده شد.

درسال ۱۳۵۳ پس از قبولی در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت به تهران آمد و در محلۀ نارمک ساکن شد. در همین سال ازدواج نمود و در کنار مبارزه و تحصیل دانش، در بخش مهندسی «طراحی پایه» کارخانجات ارج و ایران تایر، مشغول به کار شد.

با شدت گرفتن فشار پلیس سیاسی شاه (ساواک) بر گروه های چریکی، ناچار شد دانشگاه و کار صنعتی را رها کند. زندگی مخفی را در پیش گرفت و در فاصله سال های ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به کادرسازی و گسترش تشکیلات جمعیت منصورون همت گمارد تا شاخه های تشکیلات در ۷ استان و ۱۷ شهرستان مهم کشور راه اندازی گردد.

در آستانه پیروزی انقلاب و ورود امام خمینی (ره) به میهن، جمعیت منصورون به عنوان بزرگترین گروه چریگی طرفدار حضرت امام (ره) و روحانیت (به همراه گروه توحیدی صف و گروه موحدین) وظیفۀ حفاظت از جان حضرت امام (ره) را برعهده گرفت.

در سال ۱۳۵۸ که به پیشنهاد استاد شهید مرتضی مطهری، ۷ گروه مسلح مسلمان با یکدیگر ادغام شدند تا بازوی مسلحی برای حفاظت از انقلاب نوپای اسلامی باشند، او از سوی گروه منصورون به عضویت شورای مرکزی «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» در آمد. عضویت او در این سازمان بیش از ۳ ماه به طول نیانجامید و در خرداد ۱۳۵۸ با حمایت حضرت امام(ره) واحد اطلاعات و بررسی های سیاسی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بنیان نهاد و به عضویت شورای فرماندهی سپاه درآمد.

در شهریور ۱۳۶۰ از سوی حضرت امام خمینی(ره) به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان پنجمین فرمانده کل سپاه) منصوب شد و در دوران پرافتخار هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی سپاه اسلام را برعهده داشت.

در دوره تصدی فرماندهی کل سپاه پاسداران، سازمان رزم سپاه را طرح ریزی کرد و به فرمان حضرت امام(ره)، سپاه را به ۳ نیروی زمینی، دریایی و هوایی مجهز نمود و توانست سپاه را در قالب ۵ نیرو سازماندهی کند. در این دوره همچنین اقدام به تأسیس ۲ دانشگاه امام حسین (علیه السلام) و بقیه الله (عجل الله فرجه) نمود و به منظور بهره گیری از ظرفیت یگان های مهندسی سپاه برای کمک به دولت در اجرای طرح های عظیم سازندگی کشور، خود شخصاً فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء را برعهده گرفت.

وی که تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۳۵۳ رها کرده بود، پس از برقراری صلح، ضمن تغییر رشته از مهندسی مکانیک به اقتصاد، مقطع کارشناسی را در دانشگاه تهران گذراند. تحقیق جامع او در مقطع کارشناسی در سال ۱۳۷۱ و در قالب یک کتاب به چاپ رسیده است. در مقطع کارشناسی ارشد اقتصاد، مطالعات خود را بر روی سیاست های پولی و بانکی متمرکز کرد و موضوع رسالۀ علمی خود را در این باره برگزید.

در شهریور ۱۳۷۶ پس از قبول استعفای وی توسط رهبر انقلاب، از سوی ایشان به عنوان «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب گردید. و مطالعات اولیه برای تنظیم سند چشم انداز ۲۰ سالۀ ایران را آغاز نمود.

وی با تکمیل تحصیلات خود در مقطع دکتری اقتصاد دانشگاه تهران، عهده دار مسئولیت ادارۀ کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. رسالۀ دکتری وی که در سال ۱۳۷۹ نگاشته شده، در قالب یک کتاب منتشر شده است.

وی همچنین با پذیرفتن مسئولیت کمیسیون های تخصصی سند چشم انداز ۲۰ ساله، سیاست های کلی نظام در جذب سرمایه گذاری خارجی و سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، کوشیده است تا از تجارب و دیدگاه های مدیریتی و اقتصادی خود برای سیاست گذاری بلندمدت کشور در حوزه های مختلف استفاده نماید تا ایران اسلامی به جایگاهی مناسب برای زندگی شایستۀ ایرانیان برسد.
دسته ها : انتخابات
در نظام های سیاسی مردم سالار اصل انتخاب و پروسه آن به نوعی هم بن مایه نظام های مذکور را شکل می دهد وهم به ادامه حیات آن چه درسطح داخلی و چه در مقیاس بین المللی مشروعیت می بخشد.
اما نکته قابل تامل در انتخابات، چگونگی جذب آرا توسط نامزدهاست که آنها با چه برنامه و طرحی خواهان به دست گرفتن قدرت هستند و اینکه اصولاً چگونه این امر خود را درقالب شعارهای انتخاباتی کاندیداها آشکار میسازد.
با نزدیک شدن ایام منتهی به انتخابات شور ونشاطی در بسیاری از اقشار جامعه پدید می آید که قابل مقایسه با روزهای عادی و معمولی نیست؛در این روزها همگان به دنبال نوعی نقش آفرینی درصحنه حاضر میشوند تا سرنوشت خویش را با دستان خود رقم بزنند و با توشه گرفتن!از این روزها فردای بهتری را تجربه کنند!
این روزها، روزهای همایش، میزگرد، جلسه، هم اندیشی و نشست های صمیمانه!از جانب کاندیداها با اقشار مختلف مردم است از نمایندگان اتحادیه های کارگری وکارمندی و صنوف گرفته تا معلم و مدرس و دانشجو، خلاصه همه به دنبال جایگاه و سهم خود در دولت آینده اند که البته ماحصل این نشست ها هم نهایتاً در قالب شعارهایی خلاصه میشود که هر چهار سال یک بار بر سر زبان ها می افتد واندکی بعداز وقوع واقعه!دچار استحاله میشود و جای خود را به واقع بینی! و غنیمت شمردن وضع موجود میدهد.
در نظام های سیاسی مردم سالار اصل انتخاب وپروسه آن به نوعی هم بن مایه نظام های مذکور را شکل می دهد وهم به ادامه حیات آن چه درسطح داخلی و چه در مقیاس بین المللی مشروعیت می بخشد.
اما نکته قابل تامل در انتخابات، چگونگی جذب آرا توسط نامزدهاست که آنها با چه برنامه و طرحی خواهان به دست گرفتن قدرت هستند و اینکه اصولاً چگونه این امر خود را درقالب شعارهای انتخاباتی کاندیداها آشکار میسازد.
نگاه و تامل در شعارهای انتخاباتی که به نوعی هم معرف خواسته های توده جامعه از حکومت و هم نمایانگر ایده، آرمان و حتی شأن نامزدهاست می تواند بستر مناسبی را جهت استفاده محققین برای شناخت جامعه در سطوح مختلف، مهیا سازد.
در بررسی پدیده شعارهای انتخاباتی ابتدا باید به این نکته توجه داشت که اصولاً در نظام های مردم سالار، (حال باهر تعریف و خوانشی از مردم سالاری)، این یک پدیده جهان شمول است یعنی مختص به یک قالب و محدوده سرزمینی خاص نیست و اصل طرح آن(نه چگونگی و کیفیت)با مقیاس های رایج اعم از میزان توسعه یافتگی و... کشورها سنجیده نمی شود مثلاً یکی ازعدالت صحبت میکند و دیگری از تغییر سخن به میان می آورد و یا شعارهایی دیگر نظیر مبارزه با تروریسم، سازندگی، توسعه سیاسی، جامعه مدنی، بازگشت به ارزشهای اصیل، مبارزه با امپریالیسم، دولت ائتلافی، جمع کردن گشت های ارشاد!!ویا توجه به طبقه متوسط و... عباراتی هستند که بسیار آشنا به نظر میرسند که هر کدام چند سال از عمر مردمان سرزمینی، حال چه توسعه یافته وچه غیر آن را به یغما برده اند؛
نکته بسیار مهم و قابل اعتنا در بررسی شعارهای انتخاباتی، که جهت جذب آرا توسط کاندیداها مطرح میشود توجه به نیاز واقبال جامعه به این شعارهاست فی الواقع این همان مطالبات، مشکلات و نیازهای مردم است که در قالب مستتر شعار، رخ عیان نموده به بیان دیگر با تحلیل این شعارها نیز میتوان به دغدغه ها ، نیازهاو حتی آرمان های یک ملت پی برد.
یکی از خصایص مهم شعارهای انتخاباتی ایجاد امید در بین مردم است، همان طورکه گفته شد شعارها همان خواسته های محقق نشده جامعه از سوی حکومت و یا دولت هاست که این بار وعده عینیت یافتن آن از سوی نامزدهای انتخاباتی سر داده میشود اما خود این امرعلاوه بر نتایج مثبت برای حکومت، که میتواند منجر به ایجاد امید در بین مردم وحضور حداکثری آنها در انتخابات شود که خود این امر یکی از اِلِمان های مشروعیت و مؤید قوام حکومت هاست، میتواند آثار و پیامدهای مخربی را نیز به دنبال داشته باشد وآن وقتی ست که وعده ها ی داده شده محقق نشود که در این صورت حکومت ویا دولت دیگر آن نشانه های تایید را از جانب مردم دریافت نمیکند واین یعنی از دست رفتن و یا کمرنگ شدن همان اِلِمان هایی که برای ادامه بقای حکومت ها، از سوی مردم، حیاتی و کتمان ناشدنی ست؛در چنین موقعیتی حکومت متحمل پرداخت هزینه های گرانی میشود که یکی از آنها استفاده از ذخایر ارزشی، اعتقادی و ایدئولوژیک است که البته آن هم سقف زمانی معین خاص خود را دارد.
متاسفانه مدتی ست که ما هم به سبب جمیع جهات!رو به استفاده از این ذخایر آورده ایم که به عنوان شاهد مثال، در صدر و ذیل سخنرانی مان از حضرت حجت(عج)سخن به میان می آوریم و یا از شخصیت های خادم و مردمی که ملت از آنها خاطرات بسیار خوبی دارند هزینه میکنیم و بعد با نزدیک شدن روز انتخاب ناگهان به گونه ای حاتم بخش می شویم که نسبتی با ارزشهای مورد ادعا ندارد!و یا بعد از سکوتی طویل المدت، برای بازگشت به اریکه از خاطرات نوستالژیک جنگ و شهدا جهت کسب رای، بهره می جوییم...... این قبیل مسائل و مواردی از این دست همه و همه استفاده از آن ذخایری ست که، کشوری با این شرایط سیاسی و ژئوپولتیک که با موج قطعنامه ها و تهدید ها روبروست نیاز مبرم تری به حفظ آن دارد که استفاده نابجا از آنها میتواند تبعات و هزینه های جبران ناپذیری را در پی داشته باشد.
باشد که دریابیم.
دسته ها : انتخابات

 1- کارآمدی و کفایت و تدبیر

2- ایمان به اهداف نظام، استقلال ملت و لزوم پیشرفت کشور

3-آگاهی به مشکلات مردم

4- قوت و اقتدار

5- اعتقاد به مبارزه با فساد

6- دوست داشتن مردم

7- نشاط و شادابی

8- پیگیری و حوصله

9- توانایی استفاده از ظرفیت‌های کشور

10- دارای نگاه یکسان به مناطق مختلف کشور

11- توانایی رفع تبعیض و پرکردن شکاف میان ثروتمندان و فقر

12- شجاعت

13- خدمتگزار مردم بودن

14- اعتقاد به اهداف و آرمانهای اسلام، انقلاب اسلامی و امام (ره)

15- دفاع از منابع ملی ایران در مقابل مستکبران جهانی

دسته ها : انتخابات
براساس مواد 68 و 88 قانون انتخابات ریاست جمهوری ، فعالیت تبلیغاتی از تاریخ اعلام رسمی نامزدها له یا علیه نامزدهای ریاست جمهوری از تریبون خطابه نماز جمعه و یا هر وسیله دیگری که جنبه رسمی و دولتی دارد غیر مجاز خواهد بود.


دستورالعمل تبلیغات انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ستاد انتخابات به این شرح است :

همچنین فعالیت کارمندان در ساعات اداری ، ‌استفاده از وسایل و سایر امکانات وزارتخانه ها و ادارات، شرکت های دولتی و موسسات وابسته به دولت و نهادها و موسساتی که از بودجه عمومی به هر مقداری استفاده می کنند ، تبلیغ انتخاباتی در رادیو و تلویزیون با برنامه زنده و مستقیم یا پخش غیر مستقیم له یا علیه یکی از نامزدهای انتخاباتی مغایر قانون انتخابات است.

در اختیار قرار ندادن امکانات موسسات و نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان و شهرداری ها که دارایی آنها از اموال عمومی است؛ بکارنبردن سمت مسئولان ادارات، سازمان ها و ارگان های دولتی و نهادها در اطلاعیه و پلاکاردها به نفع یا ضرر نامزدهای انتخاباتی و فعالیت نکردن مدیران کل وزارتخانه ها،‌روسای ارگان ها، سازمان های دولتی و دانشگاهها و سرپرستانشان در ساعات اداری و استفاده نکردن از امکانات دولتی و عناوین شغلی از دیگر مواردی است که براساس قانون انتخابات باید رعایت شود.

براساس مواد 74 و 91 قانون انتخابات ریاست جمهوری درج آگهی یا مطالبی علیه نامزدهای انتخاباتی از سه روز قبل از اخذ رای در مطبوعات و نشریات؛ نوشتن مطالبی دال بر انصراف حمایت گروه یا اشخاص از نامزدهای معین از سه روز قبل از اخذ رای و ارتکاب این اعمال از سوی شخص یا اشخاص از طریق غیرمطبوعات غیرمجاز است.

ستاد انتخابات کشور اعلام کرد: استفاده از هر گونه پلاکارد جز در محل ستاد انتخاباتی نامزدها؛ دیوار نویسی و کاروان های تبلیغاتی و نیز استفاده از بلندگوهای سیار در خارج از محیط سخنرانی، بنر، پارچه آویز و بیلبورد، سیلک، تلویزیون های شهری و غیره و فعالیت تبلیغی پرسنل نیروهای نظامی ، انتظامی و اطلاعاتی براساس قانون غیرمجاز است.

این ستاد همچنین شرکت یا فعالیت کارکنان نیروهای مسلح در دسته بندی ها،‌مناقشه های سیاسی و تبلیغاتی انتخاباتی؛ تبلیغ نمایندگان نامزدها له یا علیه هریک از نامزدها در شعب اخذ رای و اعلام نظر شخصیت ها در تایید نامزدهای انتاباتی با ذکر عنوان و مسئولیت شان یا ارائه نکردن مدرک کتبی مربوط به امضای خود به هیات اجرایی انتخابات را مغایر قانون انتخابات اعلام کرده است.

براساس قانون برگزاری راهپیمایی ها و تشکیل اجتماعات در میادین و پارکهای عمومی بدون کسب مجوز از وزارت کشور، استفاده از عکس برای تراکت ، جزوه و زندگینامه با لباس نظامی یا انتظامی برای داوطلبان بازنشسته نیروهای نظامی و انتظامی و فعالیت اعضای سازمان های غیر دولتی با شخصیت حقوقی برای حمایت از نامزدهای مورد نظرشان غیر مجاز است.

همچنین تبلیغ به نفع یا علیه هر یک از داوطلبان انتخاباتی از سوی مقامات اجرایی و نظارتی،‌ نصب اعلامیه، عکس، پوستر و هرگونه آگهی تبلیغاتی روی علائم راهنمایی و رانندگی، تابلوی بیمارستان ها، تابلوی مدارس و موسسات آموزشی دولتی و وابسته به دولت، محو یا پاره کردن آگهی یا پوسترهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی که در مدت و زمان قانونی تبلیغات در محل های مجاز نصب شده است و نیز برگزاری سخنرانی یا تشکیل اجتماعات در شهرستان ها بدون دریافت مجوز از مراجع ذیصلاح براساس قانون انتخابات غیرمجاز دانسته شده است.

در بخش دیگری از دستورالعمل تبلیغات انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به عناوین مجاز در تبلیغات اشاره شده است.

براین اساس مطبوعات دولتی یا مطبوعاتی که به نحوی از بودجه عمومی استفاده می کنند می توانند برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات ، آگهی انتخاباتی سازمانها، نهادها، احزاب و گروهها را منتشرکنند.

همچنین پخش تراکت، نصب پوستر و بنرتوسط سازمانها، نهادها، اقشار، گروهها، جمعیت ها و احزاب قانونی بدون ذکر نام و عکس کاندیداها فقط جهت اطلاع رسانی و تشویق مردم برای حضور پرشور در انتخابات در اماکن مجاز که از سوی شهرداری ها با هماهنگی فرمانداران مشخص می شود آنهم به صورت مساوی برای همه نامزدهای انتخاباتی مجاز خواهد بود.

استفاده از تلویزیون های شهری به منظور جلب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و بدون تبلیغ له یا علیه کاندیداها، اعلام نظر شخصیت ها در تایید نامزدها بدون ذکر عنوان و مسئولیت شان به شرط اینکه مدرک کتبی مربوط به امضای آنان به هیئت اجرایی انتخابات تسلیم شده باشد مجاز است.

براساس دستورالعمل تبلیغات ستاد انتخابات کشور مجامع و گروههای هر حوزه انتخابیه می توانند حمایت خود را از کاندیدای مورد نظر به صورت کتبی به نامزد مورد نظرشان اعلام و این نامزد نیز می تواند حمایت اقشار و گروههای مختلف را در دو نوع پوستر مجاز و زندگی نامه منتشر کند.

همچنین پوستر و عکس در دو فرم مجاز بوده و اندازه آن محدود نشده است و فقط باید کاغذی باشد و مقصود از استفاده از دو فرم عکس نیز دو نوع پوستر کاغذی است که می تواند به شکل تمام رخ یا نیم رخ و حتی ایستاده به صورت رنگی یا سیاه و سفید چاپ شود.

براین اساس نوشتن مطالب تبلیغاتی در صدر یا ذیل هر فرم های عکس بدون اشکال است.

همچنین دستور العمل تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری استفاده از هرگونه پلاکارد در محل ستاد انتخابات (تبلیغاتی) کاندیداها، استفاده از تراکت از طرف نامزد های انتخابات ریاست جمهوری سخنرانی، پرسش و پاسخ از طرف نامزد های انتخاباتی مشروط به اینکه خارج از محیط سخنرانی، از بلندگو استفاده نکند، حضور و فعالیت کارمندان خارج از ساعات اداری برای فعالیت تبلیغاتی نامزد های مورد علاقه شان به شرط استفاده نکردن از امکانات دولتی و عناوین شغلی را مجاز اعلام کرده است.

براساس این دستورالعمل اعضای شوراهای اسلامی بدون استفاده از هرگونه امکانات شهرداریها و ذکر عنوان و فقط با بیان اسم خود می توانند به نفع نامزد یا نامزدهای ریاست جمهوری مورد نظر خود فعالیت کنند و نامزد های ریاست جمهوری نیز می توانند با تشکیل ستاد اصلی تبلیغات در هر شهرستان و تشکیل ستادهای فرعی متعدد در شهرستان ها و مراکز بخش ها به شرط اینکه مسئولیت فعالیت و عملکرد ستادهای فرعی به عهده مسئول ستاد تبلیغات اصلی هر شهرستان باشد فعالیت انتخاباتی کنند.

مسئول ستاد انتخابات اصلی شهرستان باید از سوی نامزد یا ستاد تبلیغات مرکزی یا استانی آنان معرفی کتبی داشته باشند.

ستاد انتخابات کشور اعلام کرده است: برگزاری مراسم و اجتماعات با کسب مجوز از وزارت کشور یا فرمانداریها براساس آیین نامه اجرای قانون احزاب مجاز است و نامزدهای انتخاباتی می توانند با استفاده از آثار تبلیغاتی مجاز به صورت مشترک با دیگر نامزدها نیز تبلیغات انتخاباتی کنند.

نصب آثار تبلیغاتی مجاز فقط در مکانهای مجاز و تابلوهایی که بدون منظور از سوی شهرداری تدارک دیده شده است نیز از دیگر موارد مجاز در تبلیغات انتخاباتی نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است.

براساس دستورالعمل تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری چاپ زندگینامه و جزوه نامزد ها در روزنامه ها و مجلات مربوط به بخش خصوصی در مهلت مقرر، استفاده از اینترنت و لوح های فشرده برای تبلیغات مجاز در مهلت مقرر قانونی با رعایت موارد اخلاق انتخابات، پخش و توزیع تراکت، بروشور و عکس های داوطلبین خارج از درب مسجد، مصلی ، مدارس، دانشگاهها در مهلت قانونی تبلیغات مجاز دانسته شده است.

همچنین از داوطلبان ریاست جمهوری خواسته شده است از اسماء جلاله، آیات قرآنی و ادعیه در طراحی و تبلیغات انتخاباتی مجاز برای جلوگیری از قرار گرفتن آنها در زیرپا و افتادن در معابر استفاده نکنند.

الصاق اعلامیه، عکس، پوستر و هرگونه آگهی تبلیغاتی در مکانهایی که شهرداری ها برای نصب موارد اعلام شده پیش بینی کرده است،

ارسال پیامک ، استفاده از فضای مجازی و تبلیغات اینترنتی، در صورت رعایت اخلاقی تبلیغاتی و فعالیت تبلیغاتی گروهها و احزاب در روزنامه ها و نشریات غیردولتی طبق قانون تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بدون اشکال است.

در بخش دیگری از دستور العمل تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم آمده است: فعالیت تبلیغاتی کاندیداها محدود به زمان است و آغاز آن از تاریخ اعلام اسامی کاندیداها از سوی وزارت کشور و پایان آن ساعت 8 بیست و یکم خرداد امسال خواهد بود.

همچنین در این دستور العمل حمایت اعضای سازمان های غیردولتی از نامزدها فقط با عنوان شخصیت حقیقی نه حقوقی و بدون ذکر نام سازمان غیردولتی که در آن عضوند و هرگونه فعالیت سازمان های غیردولتی در چارچوب قوانین و مقررات مرتبط برای جلب و افزایش مشارکت حداکثری مردم در انتخابات ریاست جمهوری با رویکرد حمایت از اصل انتخابات و بدون معرفی و حمایت از نامزد خاص مجاز اعلام شده است.

براساس قانون شهرداری ها، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد، سازمان تامین اجتماعی، فدراسیون آماتوری ورزشی، شورای تبلیغات اسلامی، موسسه جهاد نصر، دهیاریها و سازمان دانش آموزی و سایر موسساتی که در قانون تبلیغات انتخابات و اصلاحیه آن بیان شده است از موسسات عمومی غیر دولتی هستند که طبق مصوب 73 و اصلاحات بعدی جزو موسسات عمومی غیر دولتی بشمار می روند.
دسته ها : انتخابات
اسامی نامزدهای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران که صلاحیت آنان مورد تایید شورای محترم نگهبان قرار گرفته است، اعلام شد.
 ستاد انتخابات کشور در اطلاعیه ای اسامی این افراد را که در اجرای ماده 60 قانون انتخابات ریاست جمهوری اعلام می شوند، به ترتیب الفبا به شرح زیر منتشر کرد:
 
1- آقای محمود احمدی نژاد فرزند احمد
 
2- آقای محسن رضایی میرقائد فرزند نجف
 
3- آقای مهدی کروبی فرزند احمد
 
4- آقای میر حسین موسوی خامنه فرزند میر اسماعیل
 
در این اطلاعیه همچنین آمده است: به استناد ماده 66 قانون یاد شده فعالیت های انتخاباتی نامزدها از تاریخ انتشار آگهی رسما آغاز و 24 ساعت قبل از شروع اخذ رای یعنی در ساعت 8 صبح روز پنجشنبه مورخ 21-3-1388 خاتمه می پذیرد.
ستاد انتخابات کشور در پایان اطلاعیه خود ابراز امیدواری کرده است: نامزدهای محترم با رعایت فصل ششم قانون انتخابات ریاست جمهوری در مورد تبلیغات انتخاباتی ، اهتمان لازم را نسبت به مشارکت ملی ، رفتار قانونی و رقابت اخلاقی بعمل آورند تا ان شاء الله برگزاری انتخاباتی را در تراز جمهوری اسلامی و در شان ملت شریف ایران شاهد باشیم.
دسته ها : انتخابات

شمار واجدین رای دادن

همه ایرانیان بالای ۱۸ سال می‌توانند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. براساس آمار اعلام شده توسط مرکز آمار ایران تعداد واجدین رای دادن در انتخابات ۴۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است.

ثبت نام

داوطلبین از روز ۱۵ اردیبهشت الی ۲۰ اردیبهشت جهت ثبت نام در این دوره ریاست جمهوری فرصت داشتند. در مجموع این پنج روز، بیش از ۳۰۰ نفر ثبت نام کردند.

 

دسته ها : انتخابات

صنوق رای

بررسی آماری نه دوره انتخابات ریاست جمهوری می تواند تحلیلی راهگشا و کارآمد در نظر به نوع و برخورد مردم در مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشور باشد.تحلیلی که امروز نیز مطمئنا باتوجه به گرایش های مختلف در کاندیداها مفید فایده خواهد بود.

مشارکت در حدود 68 درصدی مردم در دور اول ریاست جمهوری باتوجه به این که تمامی نامزدها به نوعی در چهارچوب حکومت جدید بودند و هرکدام به نوعی دعوی به دست آوردن کرسی ریاست بالاترین نهاد اجرایی کشور را داشتند، اولین نکته ای است که در انتخاب دوره اول به چشم می خورد .علاوه بر فضای مسموم ایجاد شده توسط گروه های ضدانقلاب که در ان دوران هنوز اجازه فعالیت در صحنه سیاسی را داشتند، رد شدن جلال الدین فارسی کاندیدای مورد تأیید حزب جمهوری اسلامی و بسیاری از تشکل های ارزشی به بهانه تشکیک در ایرانی الاصل بودن نامبرده ازجمله عوامل تنش زا در بستر اجتماعی مشارکت مردمی در بهمن ماه 1358 بود. در دوره دوم اما علی رغم این که انقلاب نوپای ایران به دنبال اتخاذ مشی مسلحانه و ترورهای کور توسط منافقین و دیگر گروه های ضدانقلاب، وارد یکی از بحرانی ترین مقاطع تاریخی خود شده بود اما با حضور 65 درصدی مردم و رأی در حدود سیزده میلیونی رجایی به دنبال ترور 72 نفر از بهترین یاران انقلاب در هفتم تیر ماه به نوعی واگویه این احساس ملت بود که شهید رجایی به همراه یار دیرینه اش دکتر باهنر همان نمادهایی هستند که می توانند استقامت و ایستادگی هرچه باشکوه تر ایران و ایرانی را به تماشا بگذارند و رأی به ایشان به معنای نمایش همبستگی و مقاومت ملت انقلابی ایران است. اگرچه کینه توزی منافقین اجازه نداد که طعم این همدلی بیشتر از یک ماه در جان و ذائقه ملت ایران بماند، ولی حضور آیت الله خامنه ای در دور سوم که تنها یک ماه بعداز انتخابات دور دوم بود و مشارکت 75 درصدی مردم و رأی 16.800.000 هزار نفری آیت الله خامنه ای که چیزی در حدود 95 درصد کل آرای مأخوذه بودنشان داد که مردم به هر کنش مذبوحانه ای از آنچه و آن که دشمن می پنداشتند، واکنشی سترگ و حماسه وار نشان داده و مِی دهند اما دور چهارم، پنجم و ششم انتخابات ریاست جمهوری هرکدام بنا بر دلایل متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با مشارکت نسبی مردم روبه رو شد که البته در تبیین آن ذکر چند نکته حائز اهمیت است،

انتخابات در نظام جمهوری اسلامی یکی از مؤلفه های اصلی مشارکت همگانی توأم با احساس مسئولیت مردم در اداره کشور خود می باشد

اول این که دور چهارم انتخابات مصادف با دومین دور ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای بود و برای مردم مسلم بود که ایشان کماکان منتخب ملتی خواهد بود که در شرایط جنگ و تحریم های اقتصادی است و تنش هایی که پیرامون ادامه جنگ و پذیرش قطعنامه در جامعه جریان دارد ایجاب می کند که سکاندار امور کشور تغییر نیابد،به همین دلیل آن گونه که در دوره های بعد در زمان دور دوم انتخاب هاشمی و خاتمی ملاحظه می شود به طور کل انتخابات از مشارکتی پایین تر در مقایسه دور اول هر رئیس جمهور برخوردار شده است.اما دور پنجم که همراه با پایان جنگ و ضرورت سازندگی کشور و پس از ارتحال امام خمینی(ره) و در اوان رهبری حضرت آیت الله خامنه ای برگزار می شود نیز برای مردم مسلم بود که تنها هاشمی رفسنجانی فردی است که از عهده این مهم برمی آید لذا رقیبی برای وی متصور نبود. دردور ششم نیز به دلیل شرایط پیش گفته در انتخابات دومین دور هر رییس جمهوری افزایشی در میزان مشارکت دیده نمی شود ،گرچه رأی آقای هاشمی به علت نخستین رقابت جدی در طول ادوار انتخابات ریاست جمهوری به نسبت افت می کند و رقیب ایشان اقای توکلی در مقایسه بارقبای سایر ادوار رأی قابل توجهی می آورد.اما دور هفتم که بی نظیر ترین مشارکت مردم در طول تاریخ انتخابات تا به حال بوده است با مشارکت بیست میلیونی و درصدی بالغ بر 80 درصد واجدین شرایط نقطه باشکوهی در تاریخ انتخابات بود. در این دوره شعارها و محورهای فکری جدیدی که آقای خاتمی مطرح کرد و وعده هایی که درمورد تغییر فضای سیاسی و فرهنگی موجود داد، مردم را به سوی این شعارهای جدید جذب نمود. این درحالی بود که رقیب ایشان وعده حفظ وضع موجود دوره هاشمی با انجام برخی تغییرات را می داد. ادامه این شوق به تازگی در مردم باعث شد که حتی در تعاملی جدی انتخابات مجلس ششم نیز در ید همفکران سیاسی و حزبی خاص که داعیه طرفداران ایشان را داشت، درآید.با این وجود تحلیل مشارکت بالای مردم در انتخاب هفتم ریاست جمهوری نیز همان گونه که تا به حال نقد و نظرهای بسیاری را برانگیخته قابل توجه است.این که برخلاف تبلیغ های ناروایی که معاندین نظام و رسانه های غربی دردوره پیش از انتخاب هفتم داشتند، رأی گیری یک انتصاب نانوشته از بالا نبود و تفکری که در جامعه وجود داشت باعث شد تا مشارکت بالای مردمی در این انتخابات صورت بگیرد و اصولا مشارکت بالای مردم در همین تز صورت گرفت و مردم خواستند که قدرت انتخاب خود را به رخ بکشند اما در دوره هشتم نیز که شاهد این مشارکت تا 66 درصد بوده ایم انتخابات حضور 10 نامزد ریاست جمهوری را تجربه کرد و شاید یکی از عللی که حضور مردم را در انتخاب هشتم به نسبت انتخاب هفتم شان کمرنگ تر کرده همان تکثر نامزدها و جدی نگرفتن رقابت آنها با آقای خاتمی در ذهن مردم باشد.

بررسی آماری

انتخابات در نظام جمهوری اسلامی یکی از مؤلفه های اصلی مشارکت همگانی توأم با احساس مسئولیت مردم در اداره کشور خود می باشد. افتخار نظام جمهوری اسلامی در طول 26 سال گذشته، تلفیقی از دینداری و مردم سالاری در مدل جمهوری اسلامی است.مردم ایران به طور متوسط در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به طور متوسط هر سال یک بار در انتخابات شرکت کردند.

در همین راستا در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سعی کردیم در این مطلب به تحلیل آماری هشت دوره انتخابات ریاست جمهوری بپردازیم تا میزان حضور مردم در هر دوره از انتخابات معین شود.

دوره اول:
بنی صدر

انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 5/11/58 در سراسر کشور برگزار گردید. در این انتخابات 124 نفر داوطلب شدند که صلاحیت هیچ یک رد نشد و تمامی این افراد وارد میدان رقابت شدند. جمعیت واجد شرایط جهت شرکت در این انتخابات 20857391 نفر بود که از این تعداد مجموع آراء شرکت کنندگان 14152902 نفر یعنی 67.86% از مردم مشارکت نمودند. براساس ماده 5 لایحه قانونی انتخابات اولین رئیس جمهوری ایران مصوب 28/9/58 شورای انقلاب «وزارت کشور فهرست داوطلبان ریاست جمهوری که حائز شرایط تشخیص داده شد را جهت تأیید صلاحیت به حضور رهبر انقلاب تقدیم می نماید.» با این وصف تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات اولیه ریاست جمهوری به عهده حضرت امام خمینی (ره) بود و ایشان تمام 124 نفر را تأیید و در نهایت 107 نفر در روز رأی گیری به رقابت پرداختند.

چهره های شاخصی که در این رقابت شرکت نمودند عبارتند از: ابوالحسن بنی صدر (وزیر دارایی وقت) با 10753752 رأی (75.7%) و دکتر حسن حبیبی (وزیر علوم و آموزش عالی وقت) با 852/676 رأی (4.78%)، دکتر کاظم سامی سرپرست جمعیت شیرخورشید سرخ ایران با 161/90 رأی (0.64%) از چهره های شاخص دیگر صادق خلخالی، مسعود رجوی، سید احمد محسن(استاندار خوزستان) نیز بودند.

اولین رئیس جمهور کشور بنِی صدر انتخاب گردید که پس از عزل وی توسط مجلس و حضرت امام (ره)، در یک سال و شش ماه بعد، دومین انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید.

دوره دوم:
شهید رجایی

انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری در تاریخ 2/5/60 پس از گذشت یک سال از آغاز جنگ تحمیلی برگزار گردید. براساس قانون مورخ 13/4/60 مصوب مجلس شورای ملی (اسلامی) تأیید صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری به عهده شورای نگهبان گذاشته شد. در این دوره 71 نفر داوطلب شدند که فقط صلاحیت 4 نفر از سوی شورای نگهبان تأیید گردید. در این انتخابات 22439930 نفر واجد شرایط شرکت در این انتخابات بوده اند که از این تعداد 14573803 نفر یعنی 64.24% مردم شرکت کردند.

چهار چهره شاخصی که در این رقابت شرکت نمودند عبارت بودند از: سیداکبر پرورش(نماینده مجلس) با 339646 رأی (2.67%)، عباس شیبانی (پزشک) با 658498 رأی (4.53%)، حبیب الله عسگراولادی مسلمان(نماینده مجلس) با 249457 رأی (1.72%) که منتخب این دوره محمدعلی رجایی از میان 14573803 نفر شرکت کننده (64.24%)، تعداد 12770050 رأی (90%) را به دست آورد که حکم تنفیذ وی توسط رهبر فقید انقلاب صادر شد. داستان تواضع و خشوع او در مقابل ولایت امر مسلمین و بوسه بر دستان مبارک حضرت امام خمینی(ره) در هنگام دریافت حکم ریاست جمهوری داستانی ماندگار در تاریخ انقلاب و نظام است.

افتخار نظام جمهوری اسلامی در طول 26 سال گذشته، تلفیقی از دینداری و مردم سالاری در مدل جمهوری اسلامی است

دوره سوم:

پس از شهادت رئیس جمهور شهید رجایی در هشتم شهریور 60 بلافاصله مقدمات برگزاری انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری فراهم شد و این انتخابات در تاریخ 10/7/60 برگزار گردید. در این انتخابات 22439930 نفر واجد شرایط شرکت بودند که از این تعداد 16846715 نفر یعنی معادل 74.26% شرکت نمودند. در این دوره 46 نفر داوطلب شدند که پس از بررسی شورای نگهبان صلاحیت 4 نفر تأیید شد. این افراد عبارت بودند از پرورش(نماینده مجلس) با 348294 رأی (2.02%) حضرت آیت الله خامنه ای (نماینده شورای انقلاب و معاون وزارت دفاع) با 15905987 (95%) رأی زواره ای (معاون وزارت کشور)با 59058 رأی (0.38%) و دکتر غفوری فرد با 80545 رأی (0.48%)

آیت الله خامنه ای

نکته حائز اهمیت آن که آقایان محمدرضا مهدوی کنی، علی موحدی ساوجی و دکتر ولایتی از جمله داوطلبان بودند که برخی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و برخی نیز وارد میدان رقابت نشدند. منتخب این دوره حضرت آیت الله خامنه ای بود که حکم تنفیذ وی در تاریخ 17/7/60 توسط رهبر فقید انقلاب صادر شد.

دوره چهارم:

انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری در تاریخ 25/5/64 در سراسر کشور برگزار شد. در این انتخابات 50 نفر داوطلب شدند که شورای نگهبان صلاحیت 3 نفر را تأیید نمود. در این انتخابات 25133802 نفر واجد شرایط بودند که از این تعداد 14238587 نفر معادل 54.78% شرکت نمودند. نامزدهای این دوره و آرای آنها عبارتند از: حضرت آیت الله خامنه ای با 12205012 رأی (85%) عسگر اولادی مسلمان با 278113 رأی (1.95%) و محمود کاشانی (استاد دانشگاه) 1402953 رأی (9.85%).

دوره پنجم:
هاشمی رفسنجانی

انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری پس از ارتحال جانگداز رهبر فقید انقلاب در تاریخ 6/5/68 برگزار شد. این در حالی بود که چهارمین رئیس جمهوری عملاً تا 17 مهر آن سال باید در پست ریاست جمهوری انجام وظیفه نماید. اما به علت ارتحال رهبر فقید انقلاب در تاریخ 14/4/68 و انتخاب رئیس جمهور وقت به رهبری نظام جمهوری اسلامی، انتخابات روز جمعه ششم مرداد ماه برگزار گردید و این دوره یک ماه و نیم زودتر از موعد مقرر آغاز گردید. در فاصله ارتحال رهبر کبیر انقلاب و انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری، امورات مربوط به رئیس جمهوری توسط رهبر جدید انجام می گرفت. در این انتخابات 30139598 نفر واجد شرایط شرکت بودند که از این تعداد 16452677 نفر شرکت کردند یعنی 54.59% واجدین شرایط.

همچنین در پنجمین دوره، 79 نفر داوطلب شدند و دو نفر ایشان تایید صلاحیت شدند که عبارتند از: هاشمی رفسنجانی(رئیس مجلس شورای اسلامی) با 15550528رای(94%) و شیبانی(نماینده مجلس) با 635165 رای (3.86%).

دوره ششم:

انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری در تاریخ 21/3/72 برگزار گردید. در این انتخابات 33156055 نفر واجد شرایط شرکت بودند که از این تعداد 16796787 نفر معادل 50.66% شرکت نمودند. شورای نگهبان از میان 128 نفری که ثبت نام کرده بودند 4 نفر را تأیید نمود که عبارتند از : دکتر توکلی(سردبیر اقتصادی روزنامه رسالت) با 4026879 رأی (23.97%)، جاسبی (رئیس دانشگاه آزاد اسلامی) با 1498084 رأی (8.92%) طاهری (مجری طرح سازمان صنایع دفاع) با 387655 رأی (2.31%) هاشمی رفسنجانی با 10566499 رأی (63%).

دوره هفتم:
خاتمی

انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در تاریخ 2/3/76 برگزار گردید. در این دوره 36466487 نفر واجد شرایط شرکت بودند که از این تعداد 29145745 نفر شرکت نمودند که معادل 79.92% بود و در این انتخابات 238 نفر داوطلب شدند که از این تعداد چهار نفر توسط شورای نگهبان تأیید شدند. حجت الاسلام خاتمی با 20138784 رأی (69%) حجت الاسلام ناطق

 نوری با 7248317 رأی، محمد ری شهری با 744205 رأی، زواره ای با 772707 رأی. حکم تنفیذ حجت الاسلام خاتمی در 12/5/76 از سوی مقام معظم رهبری صادر شد.

دوره هشتم:

انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری در تاریخ 18/3/80 برگزار گردید. در این دوره 42170230 نفر واجد شرایط شرکت بودند که از این تعداد 28155969نفر شرکت نمودند که معادل 67.77% ضریب مشارکت مردم بود. در این انتخابات از میان817 داوطلب ثبت نام کننده، تعداد 10 نفر توسط شورای نگهبان تأیید شدند که سید محمد خاتمی بار دوم با 21659053 رأی (77%) و پس از آن دکتر توکلی، شمخانی، غفوری فرد، فلاحیان و جاسبی و... در مراتب بعدی قرار گرفتند. حکم تنفیذ حجت الاسلام خاتمی در تاریخ 11/5/80 توسط مقام معظم رهبری صادر شد.

دوره نهم :
احمدی نژاد

نتایج انتخابات دور اول ریاست جمهوری دوره نهم نشان می دهد که آقای هاشمی رفسنجانی با 6.16 میلیون نفر معادل 21 درصد آرا نفر اول ، آقای احمدی نژاد با 5.71 میلیون نفر (19.5درصد ) نفر دوم بوده و پس از ایشان آقای کروبی با 5.07 میلیون نفر (17.3درصد) ، قالیباف با 4.07میلیون نفر (13.9درصد ) ، معین با 4.05میلیون نفر (13.8درصد) ، لاریجانی با 1.74 میلیون نفر (5.9 درصد) و مهرعلیزاده با 1.29 میلیون نفر (4/4 درصد ) به ترتیب در رتبه بعدی قرار گرفتند . تعداد آرای باطله نیز 1.2 میلیون معادل 4.2درصد کل آرا بوده است . پراکندگی آرا و محبوبیت کاندیداها در نقاط مختلف کشور از تنوع قابل توجهی برخوردار است . بر اساس نتایج مرحله اول آقایان هاشمی و احمدی نژاد به مرحله دوم راه یافتند. در بین داوطلبین نام برده شده ، بیشترین واریانس (میزان پراکندگی ) رای استانی به ترتیب آقایان احمدی نژاد ، کروبی و معین اختصاص دارد . رای آقایان هاشمی و قالیباف تقریبا در سطح کشور یکنواخت است اما رای آقایان احمدی نژاد و کروبی دارای پراکندگی بالایی در سطح کشور است .

در مرحله دوم انتخابات ، آقای احمدی نژاد موفق شدند اکثریت آرا را به خود اختصاص دهند و به عنوان نهمین رئیس جمهور کشور برگزیده شود .

مردم ایران به طور متوسط در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به طور متوسط هر سال یک بار در انتخابات شرکت کردند

آنچه در شهرستان ها گذشت 

شهرستان های کوچک

در شهرستان های کوچک به طور متوسط در 200 شهرستان کوچک آقای کروبی (22.2درصد ) ، هاشمی (21.2 درصد ) ، معین (15.3درصد ) ، احمدی نژاد (15 درصد ) و قالیباف (14.4 درصد ) به ترتیب رتبه های اول تا پنجم را کسب کرده اند .آقایان کروبی و معین به طور متوسط در شهرستان های با اکثریت روستایی رای بالاتری در مقایسه با شهرستان های با اکثریت شهری به دست آورده اند . این نسبت برای آقایان هاشمی و قالیباف تفاوت قابل توجهی بین نقاط شهری و روستایی در شهرستان های کوچک ندارد . لیکن برای آقای احمدی نژاد آرای ایشان در نقاط شهری به مراتب بیشتر از نقاط روستایی است .

شهرستان های متوسط

در شهرستان های متوسط به طور میانگین آقایان کروبی (22.7درصد ) ، هاشمی (21.5درصد ) ، احمدی نژاد (16.2 درصد ) ، معین (16.1درصد ) و قالیباف (15.5درصد ) به ترتیب رتبه های اول تا پنجم را داشته اند . همچنین بررسی آرا در نقاط شهری و روستایی نشان می دهد که آقایان هاشمی ، معین و قالیباف در شهرستان های با اکثریت روستایی رای بیشتری داشته اند در مورد آقای کروبی بادرصد کمی وضعیت در نقاط شهری بهتر بوده است و در مورد آقای احمدی نژاد همانند شهرستان های کوچک ملاحظه می شود که درصد آرای ایشان در نقاط شهری به میزان قابل توجهی بیشتر از نقاط روستایی است .

شهرستان های بزرگ

درشهرستان های بزرگ کشور آقایان احمدی نژاد (24.8درصد ) ، هاشمی (22.7درصد ) ، قالیباف (15.5درصد ) ، کروبی (13.8 درصد ) و معین (13.2 درصد ) به ترتیب حائز اکثریت آرا شده اند . در مورد آقایان هاشمی ، قالیباف و معین ، تفاوت قابل ملاحظه در آرای نقاط شهری و روستایی وجود ندارد . لیکن آقای کروبی به طور قابل توجهی در نقاط روستایی دارای رای بیشتری است و آقای احمدی نژاد مشابه شرایط شهرستان های کوچک و متوسط در شهرستان های بزرگ نیز در نقاط شهری حائز آرای بیشتری شده اند .

63 درصد آرا در دست احمدی نژاد

در مرحله دوم انتخابات 27.8 میلیون نفر به پای صندوق های رای رفتند که در مقایسه با مرحله اول میزان مشارکت به مقدار 5 درصد کاهش یافت .

محمود احمدی نژاد موفق به کسب 63 درصد آرا شده و به ریاست جمهوری کشور برگزیده شد . بررسی آرا در مرحله دوم نشان می دهد که تفاوت چندانی در میزان کسب آرا توسط کاندیداها در نقاط شهری و روستایی و همچنین در شهرهای کوچک ، متوسط و بزرگ مطابق طبقه بندی انجام شده ، مشابه آنچه در مرحله اول انتخابات بود ، وجود ندارد . درتمام این گروه ها احمدی نژاد به طور متوسط آرایی بین 61 تا 68 درصد کسب کرده اند و آرای هاشمی نیز بین 32 تا 39 درصد متغیر بوده است.ملاحظه می شود که احمدی نژاد در مرحله دوم موفق شد آرای سایر کاندیداها را به سمت خود جذب کند و یکی از نکات قابل توجه در مرحله دوم این است که در بررسی آرای آقای هاشمی و احمدی نژاد به تفکیک مناطق جغرافیایی کشور ، تفاوت معنی داری ملاحظه می شود . احمدی نژاد موفق به کسب اکثریت مطلق آرا به نسبت بهتری در مناطق غرب ، جنوب و جنوب شرق کشور داشته است . به عنوان مثال محمود احمدی نژاد در پنج استان اصفهان ، قم ، قزوین ، سمنان و چهارمحال و بختیاری به طور متوسط حدود 74 درصد آرا را کسب کرد.

جمع بندی هشت مرحله گذشته(به جز دور نهم)

1- انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در دوم خرداد ،76 از حیث مشارکت مردمی در پای صندوق های رأی با حدود 80% اولین مقام را پس از رفراندوم جمهوری اسلامی در بین 25 انتخابات برگزار شده پس از انقلاب اسلامی دارا می باشد.

2- در میان 5 رئیس جمهوری منتخب گذشته (بنی صدر- رجایی- خامنه ای- هاشمی- خاتمی) در هشت دوره ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای با 95.03% بیشترین  درصد میزان آراء را کسب نمود.

3- هاشمی رفسنجانی در دومین دوره کاندیداتوری خویش با 63% کمترین میزان آراء را نسبت به سایر رؤسای جمهوری ایران کسب کرد.

4- کمترین میزان مشارکت مردم در هشت انتخابات ریاست جمهوری مربوط به ششمین دوره ریاست جمهوری در 21 خرداد 72 با 50.66% و بالاترین مشارکت مردمی در هفتمین دوره ریاست جمهوری در دوم خرداد 76 با 79.92% می باشد.

5- بیشترین تعداد نامزدهای تأیید صلاحیت شده در اولین دوره ریاست جمهوری با 107 نفر و کمترین نامزدها در پنجمین دوره با 2 نفر بوده است.

6- بیشترین افراد داوطلب ثبت نام کننده در هشتمین دوره با 817 نفر به شکل بی سابقه در 18 خرداد 80 بوده و کمترین افراد داوطلب با 46 نفر در سومین دوره بوده است.

7- در دوره های اول و دوم سرپرست وزارت کشور به عنوان دستگاه مجری این انتخابات حضرت آیت الله مهدوی کنی، در دوره سوم وزیر کشور سید کمال الدین نیک روش، دوره چهارم وزیر کشور حجت الاسلام ناطق نوری، دوره پنجم وزیر کشور محتشمی، دوره ششم وزیر کشور عبدالله نوری، دوره هفتم بشارتی و دوره های هشتم و نهم وزیر کشور موسوی لاری بوده اند.

منبع: خبرگزاری فارسو سایت تبیان

دسته ها : انتخابات
چرا باید انتخابات برگزار شود؟چرا انتخاب شوندگان برای دوره معینی انتخاب می شوند؟چرا مناصب حکومتی حتی پس از انتخاب مردم دایمی نیست؟
تکامل حکومت داری در دهه های اخیر در بستر حرکت عمومی جوامع به سمت پیشرفت قرار داشته است.آن چه امروز از دیدگاه جامعه به عنوان حاکمیت منفور شناخته می شود روزی مطلوب بوده است،چرا که نیازها را مرتفع می نمود و با منطق زمان نیز سازگار بود.
با تغییر نیازها و گسترش علوم انسانی و تجربی و پیچیده تر شدن جوامع،نوع مطلوب حکومت نیز تغییر یافت و شیوه ای به نام انتخاب محدود و مبتنی بر برنامه محقق گردید که به طور حتم آخرین پله از نردیان تکامل حاکمیت نخواهد بود.
جبر زمان این نکته را بر ذهن آدمی منقوش کرده است که ما در این پله از سیر تکامل حکومت در جامعه انسانی ایستاده ایم و باید بدانیم که چرا پیشینیان از بین روش های گوناگون این روش را اتخاذ نموده اند و چرا متاخرین آن را تکامل بخشده و بر مبنای آن عمل می نمایند؟
بعد از سعی و خطای بسیار،جامعه بشری در رابطه با انواع حکومت به این نتیجه رسید که مجموعه حکومتی برای نیل به موفقیت باید دو شاخص را همواره داشته باشد.1-برنامه ای مبتنی بر نیازهای مردم با خود داشته باشد، 2-برنامه ارایه شده مورد قبول اکثریت جامعه بوده و به وسیله آن ها حمایت شود.
قدرت و قدرت طلبی جرو خصایص انسانی است و اگر کنترل این جامعه بر عهده نیروهای درونی و غیر قابل اندازه گیری توسط دیگران سپرده شود جامعه بشری از ناجیه تمرکز قدرت و فساد ناشی از آن متحمل خسارات فراوانی خواهد شد.ارایه برنامه که نمود شناخت از جوامع و نیازهای آن است و کسب رای برای آن،مکانسم کنترلی مناسبی برای قدرت و حکومت است.
جامعه ای که حاکمان آن به وسیله اکثریت مورد حمایت نباشد به طریق اولی نیازهای جامعه نیز تامین نخواهد شد.
برخی منتقدین این اشکال را به بحث فوق وارد می کنند که ممکن است عامه مردم درک صحیحی از نیازهای واقعی خود نداشته باشند.در پاسخ به این اشکال باید گفت اولا در یک نظام دموکراتیک برنامه ها طوری ارایه می شوند که برای عامه مردم قابل درک باشد ثانیا احزاب در معرفی برنامه ها به عنوان واسطه ای قوی حضور دارند و ثالثا حتی با فرض درستی این انتقاد هیچ حکومتی بدون وصل شدن به عامه مردم توانایی اجرایی نخواهد داشت.به عبارت بهتر می توان گفت تغییر سرنوشت مردم بدون خواست خود آن ها ممکن نیست.حتی پیامبران نیز با اجبار و زور به تغییر جوامع اقدام نکرده اند.تنها ابزار پیامبران آگاهی بخشی بوده است.
در پایخ به سوال دوم و این که چرا جامعه در دوره های معینی باید هزینه برگزاری انتخابات را متحمل شود ذکر دو نکته الزامی است.
1- یا متصدیان مطابق برنامه های ارایه شده درست عمل می نمایند.
2- متصدیان مبتنی بر برنامه عمل ننمایند یا به دلیل عدم توانایی اجرایی و یا غیر اجرایی بودن اهداف و اشتباه در برآورد نیازها موفق نشوند.
فرضا اول بسیار نادر است و اگر به وقوع بپیوندد مردم حامیان و نیروی محرکه چنین حکومتی خواهند بود.
اما فرض دوم و سوم بسیار محتمل است.افراد بسیاری پس از رسیدن به قدرت توان و ظرفیت انجام آن چه را که گفته بودند نداشتند و در حالتی دیگر برخی نیروهای مداخله گر بر عدم موفقیت برنامه ها موثر بوده اند.در این بین برخی حکومت ها نیز دچار مردم فریبی شدند.
علاوه بر آن به دلیل وابستگی بشر به زمان،مردم و نیازهای آنان دچار تغییر می شود و مرتب رویکردهای جدیدی در حکومت لازم است.
با این دلایل ثابت می شود که باید دوره انتخاب شوندگان محدود باشد تا انتخاب مجدد آن ها نیازمند تطبیق با مقتضیات جدید باشد.
سوال دیگر این است که چرا تصدی برخی افراد حتی با رعایت تمامی موارد مطلوب محدود می باشد؟
برای مثال چرا در بسیاری از کشورها روسای جمهور فقط دو بار به  طور پیاپی انتخاب می شوند؟پاسخ این سوال چنین است که توانایی های انسان محدود است و نمی توان از ذهن انسان انتظاری نامحدود داشت.بنابراین نمی توان انتظار داشت که یک حاکم به طور مداوم و در بستری طولانی مدت ایده نو داشته باشد،چرا که ایده نو داشتن از آن افراد نو است و یک انسان نمی تواند همیشه نو باقی بماند.اگر به این گزاره فرایند پیری،خستگی، تکراری شدن و .. را نیز افزوده شود می توان به سهولت دلایل محدود کردن برخی پست را دانست.
از طرفی دیگر وقتی افراد در پست های بالای و یا نزدیک به بالای قدرت قرار می گیرند حتی با کنترل بسیار بعد از مدتی در بدنه و تشکیلات حکومتی و ارگان جامعه ریشه می دوانند.در این حالت احتمال فساد و تمرکز قدرت وجود دارد.
دسته ها : انتخابات
X